اعتراض از چه نوعی؟

من اگر اعتراضی به بستن قرارداد ۲۵ ساله میان چین و جمهوری اسلامی دارم به این خاطر نیست که گویا جمهوری اسلامی “خاک وطن را به تاراج گذاشته” و یا اینکه “خیانت به منافع ملی” کرده است. اینها بیشتر از این اینکه ربطی به منافع واقعی مردم ایران داشته باشد غرولند ناسیونالیستی است که می خواهد به اسم “منافع ملی” به منافع مردم کارگر و زحمتکش لگد بزند. من نمی دانم اگر همین قرارداد مثلا با کشورهایی غربی بسته می شد آیا حضرات همینقدر سر و صدا راه می انداختند؟ فکر نمی کنم. چین نه فقط با جمهوری اسلامی بلکه با بسیاری کشورهای دیگر دنیا و از جمله خود آمریکا قرارداد اقتصادی می بندد و کسی هم دادی و بیدادی راه نینداخته است که مثلا “چوب حراج به این کشورها زده اند”. تازه هنوز بسیاری از جنبه های اقتصادی این توافق ۲۵ ساله روشن نیست.
مسئله اما برای من بر سر این است که چین و روسیه هر دو حامی همیشگی جمهوری اسلامی بوده اند و همواره در مجامع بین المللی بی شرمانه از جمهوری اسلامی پشتیبانی کرده اند. مشکل من نفس رابطه با جمهوری اسلامی و برسمیت شناختن این رژیم جانی بعنوان “نماینده مردم ایران” است. اولا اینها نماینده مردم ایران نیستند بلکه دشمن و قاتل مردم ایرانند و دوما این رژیم به دلیل همه جنایات که علیه مردم ایران مرتکب شده و همه مصائبی که برای مردم ایران ببار آورده است باید با بایکوت جهانی روبرو شود و تماما طرد و منزوی گردد. برای من نفس هرگونه رابطه سیاسی، دیپلماتیک، فرهنگی، نظامی و ورزشی با جمهوری اسلامی حالا از جانب هر دولتی که باشد غیر قابل قبول است و ما باید یکصدا خواهان بایکوت جمهوری اسلامی شویم. در قراردادی که بسته شده است این جنبه ها مهم تر است بخصوص اینکه در این قرارداد صحبت از تحکیم روابط نظامی چین با جمهوری اسلامی و آموزش نیروهای سپاه پاسداران و استقرار چند هزار نیروی نظامی چین در ایران شده است.
هر گونه رابطه سیاسی با این رژیم و حمایت از جنایتکاران حاکم بر ایران قویا محکوم است و باید مورد اعتراض قرار گیرد. هر دولتی که به جای حمایت از مردم ایران در کنار حکومت جنایتکار اسلامی قرار گیرد و این رژیم ضد بشری را مورد حمایت قرار دهد بعنوان همدست این رژیم مورد خشم و اعتراض مردم ایران خواهد بود.

اینرا هم بخوانید

به یاد فرامرز اصلانی– حسن صالحی

مندرج در ژورنال شماره ۶۸۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …