انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی

دیر زمانی است که حزب کمونیست کارگری ایران از گسترش جنبش سرنگونی جمهوری اسلامی و تبدیل آن به یک برآمد انقلابی بعنوان مطلوبترین و محتمل ترین راه سرنگونی جمهوری اسلامی سخن می گوید. نیروهای انقلابی در این شکی ندارند که انقلاب مطلوبترین راه سرنگونی جمهوری اسلامی است چرا که این پروسه ای است که راديکالتر و عميق‌تر در جامعه ريشه ميدواند و زمینه مساعدی را برای قدرت گیری نیروهای چپ و رادیکال فراهم می کند. در اتفاقات دیگر نظیر کودتا و ضد کودتا، بند و بست از بالا و یا اقدامات توطنه گرانه که معمولا بستر به قدرت رسیدن جریانات راست هستند، نیروهای چپ شانس زیادی برای گرفتن قدرت سیاسی ندارند.
با اینحال اتقاق نظر در این مورد هنوز به معنای این نیست که همه نیروهای چپ و انقلابی معتقدند که جمهوری اسلامی در محتمل ترین شکل، به قدرت انقلابی مردم سرنگون می شود. این موضوعی است که تماما بستگی به تحلیل اوضاع و احوال مشخص سیاسی دارد و بدون در نظر داشت این مسئله اظهار نظر در باره آن غیر واقعی و اختیاری می نماید. بعد از خیزش مردمی در تیرماه ‍۱۳۷۸ (ژوئیه ۱۹۹۹) رهبری وقت حزب کمونیست کارگری بر این اعتقاد بود که این واقعه یک انقلاب نیست ولی ما بطور قطع شاهد شروع جنبش توده‌اى مردم براى سرنگونى رژيم اسلامى هستیم. درآن سالها در جریان بحثهایی که در میان ما مطرح بود حتی این گزینه که جمهوری اسلامی ممکن است با یک کودتای نظامی و در اثر روندهای غیر انقلابی سرنگون شود محتمل تر می نمود. در این ارزیابی ها انقلاب بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی احتمالی قوی دانسته می شد. این بحث ها البته دو سال بعد از آن تغییرپیدا کردند و گره خوردن انقلاب و سرنگونی با توجه به پیشرفت جنبش سرنگونی و زمینه های شکل گیری یک انقلاب بزرگ در ایران به نفع انقلاب قبل از سرنگونی جمهوری اسلامی تقریبا کنار رفت.
حزب کمونیست کارگری ایران هیچوقت احتمال سرنگونی جمهوری اسلامی در یک روند غیر انقلابی را نادیده نگرفته است ولی آنرا کمتر محتمل می داند. من نگرانی دوستان و رفقایی که بر آمادگی حزب کمونیست کارگری در قبال سناریوهای متفاوت تاکید دارند را کاملا می فهمم. به قول حمید تقوایی :
“روشن است که در روند سرنگونی جمهوری اسلامی انواع نیروهای ارتجاعی، از بخشها و جناحهائی از خود رژیم گرفته تا نیروهای ارتجاعی مذهبی و قومی در اپوزیسیون و تا دولتهای منطقه و دول غربی، فعال خواهند شد و تلاش خواهند کرد بر سیر تحولات به نفع خود تاثیر بگذارند. این تصور که حتی در بهترین حالت، یعنی شکل گیری یک انقلاب اجتماعی قدرتمند علیه جمهوری اسلامی، نیروهای ارتجاعی و ضدانقلاب صرفا نظاره گر خواهند بود توهم خوش خیالانه ای بیش نیست. بنابراین حزبی مثل حزب ما که استراتژی سرنگونی جمهوری اسلامی بقدرت انقلابی مردم را دنبال میکند باید در سیاستها و فعالیتهای خود این واقعیت را در نظر بگیرد و جامعه، طبقه کارگر و توده مردم انقلابی را برای مقابله نه تنها با جمهوری اسلامی بلکه با کلیه نیروهای ضد انقلابی که تلاش خواهند کرد سیاستها و منافع ارتجاعی خود را به پیش ببرند آماده کند. این آماده سازی از صرف هشدار دادن فراتر میرود و مجموعه ای از فعالیتهای تبلیغی، آگاهگری، سازماندهی و فعالیتهای کمپینی و عملی علیه کل نیروهای کمپ ارتجاع و ضد انقلاب را در بر میگیرد. یک رکن مهم این وظایف اشاعه نقد رادیکال و ریشه ای خود جمهوری اسلامی و شکل دادن به یک جنبش سرنگونی است که نقد و اعتراض عمیقی بر کل نظام موجود بعنوان نظام حافظ منافع کل طبقه سرمایه دار داشته باشد.” (مصاحبه حسن صالحی با حمید تقوائی: مخاطرات احتمالی در جریان سرنگونی جمهوری اسلامی-۶ ژانویه ۲۰۱۶ (
ارزیابی حزب کمونیست کارگری از پیشروی جنبش سرنگونی این است که این جنبش از سال ۱۳۷۸ که ما شروع علنی آنرا شاهد بودیم در عمق و در سطح، گسترش زیادی داشته است. به لحاط گستردگی، ابعاد این جنبش بخش های مختلف جامعه یعنی کارگران ، زنان، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، جوانان، مالباختگان، خانواده های جانباختگان و زندانیان سیاسی، طرفداران محیط زیست و … را در جغرافیایی به بزرگی ایران شامل می شود. اشکال بروز این جنبش در مبارزه برای آزادی زن، علیه مذهب و سلطه قوانین و اخلاقیات مذهبی بر جامعه، علیه مجازات اعدام و کل قصاص و سیستم قضائی قرون وسطائی اسلامی، علیه بیکاری و گرانی و حقوقهای نجومی و فلاکت عمومی، علیه تخریب محیط زیست و غیره بوده است. خود این عرصه های مباراتی کیفیت حاکم بر جنبش سرنگونی را روشن می سازد. این جتبش در هر قدم که به جلو آمده است چه در طرح مطالبات انسانی و وحدت بخش و چه در اشکال مبارزاتی و بسیح کننده که اتخاذ کرده است رادیکال و عمیق تر شده است. در این میان جنبش کارگری با شعار اداره شورایی و اعمال اراده مستقیم کارگران و مردم در اداره امور جامعه به مرکز تقل جنبش سرنگونی تبدیل شده است.
مراحل و نقطه عطف هایی که جنبش سرنگونی پشت سر گذاشته است مبین پیشرفتی در مسیر چپ و رادیکال بوده است. اگر خیزش عمومی مردم در در سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ از شکافهای درون حکومت بهره می برد تا عرض اندام کند، در اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ بر پاهای استوار خود ایستاد و به همه جناحهای حکومت اسلامی نه گفت و مستقیما علیه آنها قد علم کرد. در خیزش انقلابی آبان ۱۳۹۸ جنبش سرنگونی به طور تعرضی و قیام وار وارد صحنه شد و نمادهای حاکمیت سرمایه داری در ایران از بانکها گرفته و ارگانهای سرکوب و تحمیق حکومت را مورد حمله قرار داد. این حرکتی علیه کل نظام حاکم بر ایران و تحولی کیفی و جهش وار در جنبش سرنگونی بود.
بر مبنای این ارزیابی که اینجا مختصرا بدان اشاره شده حزب ما چشم انداز سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را بسیار محتمل تر می داند و مجدانه برای تحقق آن تلاش می کند. بحث هایی که سعی دارد با رجوع به گذشته و تکرار ملال آور ارزیابی هایی که به دوره معین و شرایط مشخصی تعلق داشته اند ما را از تحقق فوری این هدف انقلابی دور کند ازنظر من فاقد کمترین ارزش نظری و تئوریک است و از اوضاع امروز بسیار عقب است. حزب کمونیست کارگری ایران در خلق شرایط مساعد امروز نقش بسزایی داشته است و همه ما متعهد هستیم که بر مبنای موفقیت های بدست آمده برای به ثمر رسیدن تمام و کمال انقلابی که در راه است تلاش کنیم. بی اثر کردن تلاش های نیروهای ارتجاعی برای مهار انقلاب قبل از هر چیز به نقش و دخالت احزاب انقلابی نظیر حزب ما و حضور بی وقفه مردم با شعارها و مطالبات رادیکال و انقلابی گره خورده است. به قول حمید تقوایی:
“هر چه نقش توده مردم انقلابی در این روند فعالتر و سازمانیافته تر و نقد و اعتراضشان عمیق تر و ریشه ای تر و خواستهایشان شفاف تر و متعین تر و رادیکال تر باشد بهمان نسبت میدان برای دخالتگری و نفوذ جریانات و نیروهای ضد انقلاب محدود تر و تنگ تر خواهد بود. این ویژگیها با انقلاب زاده نمیشود بلکه باید از قبل جامعه را در جهت شکلگیری یک انقلاب قدرتمند و سازمانیافته با خصوصیاتی که بر شمردم اماده کرد و سازمان داد و اینجا نیروهای انقلابی مثل حزب ما نقش تعیین کننده ای ایفا میکنند. در جامعه ای که اعتراضات و مبارزات گسترده کارگری، جنبش رهائی زن علیه آپارتاید و تبعیضات جنسی، جنبش جوانان برای برخورداری از یک زندگی مدرن و امروزی، جنبش علیه اعدام، علیه آپارتاید و تبعیضات جنسی، علیه دخالتگری مذهب در دولت و در زندگی خصوصی افراد، علیه فقر و فلاکت و علیه اقلیت ناچیزی که با تحمیل این فقر و فلاکت به مردم ثروتهای میلیاردی اندوخته اند، علیه آلودگی محیط زیست و غیره وغیره وجود داشته باشد، و این جنبشها هر چه متعین تر و متشکل تر و خود آگاه تر و با چهره های سرشناس و شناخته تری در سطح جامعه مطرح شده باشند، انقلابی که شکل خواهد گرفت قدرتمندتر و در برابر مخاطراتی که نیروهای ارتجاعی قومی – مذهبی و یا دولتهای غربی و محلی میتوانند ایجاد کنند مصون تر خواهد بود. در ایران این جنبشها وجود دارند و یک وظیفه اساسی حزب ما تقویت و سازمان دادن و خودآگاه کردن و رایکالیزه و متعین کردن هر چه بیشتر این جنبشهای اجتماعی است.” (همان منبع قبلی)

اینرا هم بخوانید

به یاد فرامرز اصلانی– حسن صالحی

مندرج در ژورنال شماره ۶۸۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …