در مورد برآمد ضد مذهبی در جامعه – گفتگو با اصغر کریمی پیرامون یکی از قرارهای مصوب کنگره دوازدهم حزب

مندرج در انترناسیونال ۹۵۳

فایل پی دی اف ویژه پیاده کردن روی تلفن همراه

انترناسیونال: یکی از قرارهای مصوب کنگره دوازدهم حزب در مورد برآمد ضد مذهبی در جامعه بود که خود شما به کنگره ارائه دادید. حزب کمونیست کارگری همیشه گفته است که جامعه ایران اسلامی نیست و ما مدتهاست که از یک رنسانس ضد مذهبی در ایران حرف میزنیم. تا آنجا که به حکام اسلامی ایران هم بر می گردد آنها هم حتی از بی دین شدن مردم حرف می زنند. چه شد که این قرار لازم شد؟

اصغر کریمی: این قرار بر اساس مشاهدات واقعی از پیشروی جنبش ضد مذهبی به کنگره پیشنهاد شد. دشنام به اسلام توسط زن معترض در متروی تهران در مقابل ماموران حکومت و تبدیل هشتگ آن به یک ترند در تویتر، هشتگ یک زن عصبانی که بدنبال فریاد «سگ … به این حجاب» توسط یک زن در یک اداره دولتی به راه افتاد، توی سوراخ کردن ماموران نهی از منکر در متروها و خیابان ها، طنز و دشنام به مقدسات مذهبی و شکستن هر روزه تابوهای مذهبی و انزجاری که همه جا علیه آخوند و تبلیغات اسلامی حکومت موج میزند، نمونه هایی از برآمد ضد مذهبی است. اینها از بدو سر کار آمدن جمهوری اسلامی وجود داشته است. اما هر روز شدیدتر و وسیعتر شده است. یک نمونه آشکار آن تخریب و آتش زدن بیش از ۶۰ دفتر امام جمعه در دی ۹۶ و ادامه آن در آبان ۹۸ بود. در سالهای گذشته همچنین تعداد بی خدایان و آتئیست ها افزایش یافته و درک عمومی و طبقاتی نسبت به اسلام بطور مشخص و مذهب بطور کلی در میان اقشار مختلف مردم بالاتر رفته است. اینها جامعه ای را نشان میدهد که آماده است با تمام قوا به بساط نه فقط آخوند و آیت الله و حکومت و قوانین اسلامی بلکه به کل اسلام و قرآن و مقدسات اسلامی پایان دهد.

این یک نقطه قوت مهم جنبش سرنگونی و انقلاب آتی است که سر سازشی با ایدئولوژی حاکم ندارد. نمونه ها زیادند. شعار “اسلامو پله کردین مردمو ذله کردین” در تجمعات اعتراضی سالهای اخیر، نفرت کل جامعه از آخوند جماعت، دشنام دادن به مقدسات و سمبل های مذهبی، خالی شدن مساجد، فرهنگ مدرنی که نه تنها در میان نسل جوان بلکه در میان نسل های پیشین به یک نرم تبدیل شده است، روابط میان دختر و پسر، فضای حاکم بر مدارس و دانشگاهها و تلاش های پی در پی شکست خورده حکومت برای مقابله با این فضا و این فرهنگ، جنبش تعرضی و سازش ناپذیری را نشان میدهد که میخواهد اسلام را و سنت های عقب مانده اسلامی را از دست و پای جامعه جمع کند. جامعه ای که نه پس از سرنگونی بلکه همین الان بخش زیادی از این مسیر را طی کرده است و سالها است هزیمت مذهب در مقابل این جنبش شروع شده است. و این در شرایطی است که جمهوری اسلامی دهها ارگان با هزینه های سنگین را برای مقابله با بی حجابی و مذهب گریزی مردم سازمان داده، صدها هزار طلبه و آخوند را بجان مردم از جمله دانش آموزان انداخته، اسیدپاشی ها سازمان داده، جریمه ها و دستگیری های وسیعی کرده و هر چه در توان داشته است به کار گرفته است.

حزب این فضا را که بخشی از پیشروی مردم بویژه بعد از آبان ۹۸ است و البته خود حزب یک فاکتور مهم در ایجاد این فضا و لحظات مختلف پیشروی این جنبش بوده است می بیند و آنرا در کنگره خود برجسته میکند و بر اهمیت این جنبش و تقویت و تعمیق و به جلو سوق دادن آن تاکید میکند. یک حزب اجتماعی، سرنگونی طلب و ضد مذهب و درگیر در مبارزه وظیفه دارد هر گام پیشروی مردم را برجسته کند، آنرا تئوریزه کند، جایگاهش را نشان دهد و راه پیشروی بیشتر را نشان دهد. طبعا این قرار به همه جوانب مسئله و چه باید کردها نپرداخته است و صرفا این موضوع را برجسته کرده و بر نقش حزب برای تعمیق این فضا تاکید کرده است و همین قدر در این قرار کافی بود.

انترناسیونال: در مقابل این برآمد ضد مذهبی، جمهوری اسلامی همه چیز را به گردن هجمه غرب و اینترنت می اندازد و نیروهای اپوزیسیون حکومتی می گویند “افراطی گری های حکومت” باعث این وضع شده است و با “اعتدال بیشتر” می شود اعتماد مردم به دین اسلام را دوباره جلب کرد. اشخاصی هم هستند که هرچند با حکومت اسلامی و اسلام سیاسی مخالفند اما به سخره گرفتن مقدسات اسلامی را تندروی میدانند. رویکرد حزب کمونیست کارگری در این مورد چیست؟

اصغر کریمی: چند نکته در سوال شما مطرح شده است: در مورد هجمه غرب و اینترنت،‌ روشن است که تکنولوژی ارتباطی و رابطه گسترده و میلیونی مردم با دنیای غرب و دستاوردهای سیاسی و فرهنگی مردم در کشورهای غربی یک فاکتور موثر در گسترش این فرهنگ در میان مردم در ایران بوده است. اما فضای ضد اسلامی در ایران قبل از هرچیز ناشی از وجود حکومتی است که به اسم اسلام و قرآن و الله ۴۳ سال جنایت کرده، آیت الله های میلیونی پرورش داده و اکثریت مردم را از هست و نیست ساقط کرده است. و امروز به جرات باید گفت که رابطه برعکس شده و فضای جامعه ایران ضد مذهبی تر از کشورهای غربی است! در کشورهای غربی مردم یکی دو قرن قبل جنگشان را با مذهب به سرانجام رساندند و آنرا توی سوراخ کردند. و هرچند بیخدایی و دوری از کلیساها مدام بیشتر میشود اما جنبش سیاسی ضد مذهبی به دلیل شرایط ویژه این کشورها جایگاه چندانی ندارد. اکنون نوبت رنسانس ضد مذهبی در ایران است و این هجمه! مردم ایران به کشورهای دیگر است که دولت های مرتجع دیگر را باید نگران کند و با سرنگونی جمهوری اسلامی تازه سر بحث های بسیار مهم و تاریخ سازی در سراسر جهان باز میشود، و دوره تازه ای از تعرض به مذهب و علیه عقبگردی که توسط دولت های غربی نسبت به جنبش ضد مذهبی صورت گرفته، شروع میشود و ضربه سنگینی بر موقعیت مذهب در سراسر جهان وارد خواهد شد.

اینکه با اعتدال بیشتر از طرف حکومت میتوان اعتماد مردم به اسلام را جلب کرد، قبل از هر چیز باید گفت این تلاش ها شده است و شکست خورده است. فی الحال جنبش اسلامی در ایران در مقابل جنبش ضد اسلامی به هزیمت افتاده است و هیچ نیرویی، نه با اعتدال بیشتر و نه با خشونت بیشتر قادر به جلوگیری از این روند نیست. نه جنبش ضد اسلامی را میتوان معتدل کرد و نه اسلام را. به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی و با کنار رفتن ممنوعیت ها و محدودیت هایی که الان وجود دارد، دست جنبش ضد مذهبی و روشنگرانه بسیار بازتر میشود تا رنسانس همه جانبه سیاسی، فرهنگی و نظری را به سرانجام رساند. در چنین فضایی هرچند جریانات سیاسی بورژوایی از برافتادن بساط مذهب نگرانند اما نه قادرند و نه جرأت میکنند رنگ و لعاب مذهبی بیشتری به تبلیغات خود بزنند. چون میدانند هرچه بیشتر خود را در این لجن فرو کنند بیشتر بی آبرو میشوند. جنبش ضد اسلامی فی الحال هرنوع تفکر و عقیده و سازمان و نهاد مذهبی و نیمه مذهبی را برای همیشه بی اعتبار کرده است و شخصیت ها و احزاب سیاسی را هم  در توسل جستن به مذهب محتاط تر کرده است. اما حزب بر خلاف آنها شرایط را برای تعرض به اسلام و مقدسات اسلامی و ریشه کن کردن مذهب به عنوان یک دستگاه پوسیده و کهنه مناسب تر می بیند و هر نوع سازشکاری با مذهب و تراشیدن آخوند خوشخیم! و اسلام معتدل و غیره را قاطعانه افشا و خنثی میکند.

فضای ضد مذهبی در ایران چنان توده ای و عمیق و تند و تیز است که دیگر حتی رگ گردن اسلامی های دو آتشه هم بیرون نمیزند. آنها سالها است از صبح تا شب نفرت مردم از اسلام و جوک ها و متلک ها و زیر پا گذاشتن تابوهای اسلامی و خشم و عصبانیت علیه این مقدسات را در کوچه و خیابان و در مدیای اجتماعی و رسانه ها میشنوند و میبینند و عادت کرده اند! تلاش جمهوری اسلامی برای حفظ اسلام و مقدسات اسلامی همچنان ادامه دارد و تا روز سرنگونی هم ادامه خواهد داشت، اما عملا گارد حکومت شل تر شده است و مقامات حکومت و آیت الله ها سالها است در مقابل اسلام گریزی مردم هشدار میدهند و به روند بی اعتبار شدن مذهب و نفرت مردم از اسلام اعتراف میکنند. این یک ویژگی مهم جامعه ایران است و با سرنگونی جمهوری اسلامی فضای منطقه و حتی جهان تحت تاثیر آن تغییرات مهمی خواهد کرد. شاید بخشی از مردمی که در این جنبش به هر شکل نقش ایفا میکنند اهمیت تاریخی و جهانی حرکت خود را نمی دانند اما این از اهمیت نقش آنها کم نمیکند.

اجازه بدهید خیلی فشرده به نقش حزب هم اشاره کنم. یکی از مهمترین اسناد حزب برنامه یک دنیای بهتر است که در سال ۱۹۹۴ (۱۳۷۳) به تصویب رسید و بخش های مهمی را به مذهب اختصاص داده است. قرار پلنوم نهم حزب در سال ۱۹۹۸ (۱۳۷۷ شمسی) نیز سرمنشاء مصاحبه ها و بحث های مهمی در مقابله با اسلام سیاسی و خود اسلام شد و مصاحبه ها و مقالات قابل توجهی علیه اسلام و جنبش اسلامی و دورنمای آن به ادبیات حزب اضافه شد. بدلیل سالها موضع گیری شفاف و روشن علیه مذهب و علیه سازشکاری بخش هایی از اپوزیسیون در قبال مذهب، بویژه از مارس ۲۰۰۴ که کانال جدید فعالیتش را شروع کرد، روحیه تازه ای در فضای جامعه علیه مذهب شکل گرفت. اولین بار بود که جامعه ایران یک حزب سیاسی را میدید که بر خلاف اپوزیسیونی که از رادیویش قرآن خوانی میکرد و یا اپوزیسیونی که با احترام نسبت به اسلام و آخوند اهلی برخورد میکرد، صریح و بی پرده علیه اسلام و مذهب و نقش ارتجاعی آن در طول تاریخ و بویژه از مقطعی که جمهوری اسلامی سر کار آمده و ضدیت مذهب با علم و انسان و پیشرفت جامعه بشری صحبت میکند و به مردم خط و جهت میدهد. از آنجا که در همه مسائل جامعه از سنسگار و اعدام تا بیحقوقی زن، از بیحقوقی کودک تا ممنوعیت رقص و موسیقی، از روابط آزاد جنسی میان دختر و پسر و بی حقوقی رنگین کمانی ها تا قوانین قصاص و سیستم قضایی و حکومت اسلامی نقش مستقیمی دارد، در نتیجه در همه این مباحث، ماهیت ضد انسانی مذهب و اسلام را به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار داده ایم. بطور واقعی روز و ساعتی نبوده است که نقش مخرب و جنایتکارانه مذهب در جامعه از کانال جدید مورد بحث قرار نگرفته باشد. در دل کارزارهای بی وقفه حزب در زمینه های مختلف، در افشای آیت الله های میلیاردر تا هزار و یک مساله دیگر مبلغین حزب بی امان به نقش مذهب و مشخصا اسلام و قوانین اسلامی پرداخته اند. گفتیم ایران جامعه ای اسلامی نیست. من یادم نمیاید قبل از آن کسی،‌ اپوزیسیونی اینرا گفته باشد. این از طرف حزب طرح شد و به یک گفتمان مهم تبدیل شد. گفتیم که جمهوری اسلامی اینرا می گوید تا وجود خود را مشروعیت بخشد و رسانه های غربی و سیاستمداران غربی میگویند تا به کمک تئوری نسبیت فرهنگی چشمشان را به روی جنایات جمهوری اسلامی ببندند. ما حتی علیه فتوای قتل تسلیمه نسرین در پاکستان کمپین قدرتمندی در کشورهای غربی سازمان دادیم. در کانادا بساط قوانین شریعه را جمع کردیم. در کشورهایی مثل سوئد و آلمان و انگلیس علیه دست درازی اسلامی ها به زندگی مردم و علیه مماشات با اسلامی ها در مقابل بویژه زنان و کودکان خانواده های اسلام زده، علیه ختنه و حجاب کودک، علیه بلند کردن صدای دلخراش اذان از مساجد، علیه مساجدی که مرکز جاسوسی و ترورند و علیه مدارس اسلامی و غیره کارزارهای عظیمی راه انداخته ایم و در دل این کارزارها ماهیت اسلام و سنت ها و قوانین اسلامی را افشا کرده ایم و قوانینی را در برخی کشورها تغییر داده ایم. در کمپین های عظیمی که فی المثل علیه حکم سنگسار سکینه آشتیانی در سطح بین المللی سازمان دادیم آبرویی برای اسلام و اسلام پناهان نگذاشتیم.

کانال جدید در حدود ۱۸ سال گذشته بیش از صدهزار ساعت برنامه داشته است. در تمام این سالها و در اکثر برنامه ها، مبلغین حزب به زبانی ساده و عامه فهم مخاطبین میلیونی این کانال را با نقش ضد انسانی مذهب و خرافات مذهبی آشنا کرده اند، ماهیت طبقاتی مذهب و نقش آن در خدمت طبقات حاکم را توضیح داده اند، به احساسات ضد مذهبی مردم استدلال داده اند و تابوهای زیادی را شکسته اند. البته لازم است تاکید کنم که مردمی که بدبختی و بی حقوقی و محرومیت خود را بدرست در وجود یک حکومت اسلامی با آیت الله های میلیاردر قرآن به دست می بینند تشنه این حرف ها بوده اند، از این مباحث استقبال کرده و بسیاری از آنها به مبلغین پرحرارت علیه مذهب تبدیل شده اند. به جرات میتوان گفت که هیچ حزبی در کل طول تاریخ چنین نقشی در افشای مذهب و بی اعتبار کردن آن نداشته است. قرار کنگره دوازدهم نیز حزب را موظف کرد که برای تقویت و تعمیق و به جلو سوق دادن جنبش ضد مذهبی اقداماتی فراتر از آنچه تا کنون انجام داده ایم را در دستور بگذاریم. یکی از دلایل محبوبیت توده ای حزب وجه ضد مذهبی آن است.

انترناسیونال: آیا از نظر شما تنها سکولاریسم برای جامعه ایران کافیست؟ و بین سکولاریسمی که شما نمایندگی می کنید و دیگران از آن حرف می زنند چه تفاوتی وجود دارد؟

اصغر کریمی: خود این قرار فراتر از مبارزه برای سکولاریسم است، و نه حزب و نه جنبش ضد اسلامی تا سطح سکولاریسم در ایران متوقف نمیشود. ما سالها است از صنعت مذهب و مقابله با آن صحبت کرده ایم و این بخشی از پلتفرم مهم ضد مذهبی ما است. برنامه حزب، یک دنیای بهتر، که ۲۷ سال قبل نوشته شده است، اقدامات متعددی را در زمینه مذهب توضیح داده است: در زمینه جدایی مذهب از دولت و آموزش و پرورش، لغو مذهب رسمی، آزادی مذهب و بی مذهبی، حقوق کودک، برابری زن و مرد، آزادی پوشش، روابط جنسی، حقوق حیوانات، مسائل مربوط به طلاق و ازدواج و کفن و دفن، ممنوعیت هر نوع تقویت مالی و مادی و معنوی مذهب و فعالیت ها و نهادها و فرقه های مذهبی توسط دولت و نهادهای دولتی، موظف شدن دولت به مذهب زدایی از جوانب مختلف زندگی اجتماعی از طریق اقدامات آگاه گرانه و رشد سطح سواد و اطلاعات علمی عامه، حذف هر نوع اشاره به مناسبت ها و سالروزهای مذهبی از تقویم رسمی، نظارت بر دخل و خرج نهادهای مذهبی و مصادره اموالی که در طول حاکمیت جمهوری اسلامی به مالکیت نهادهای مذهبی درآمده است و ممنوعیت هر نوع اجبار فیزیکی و روحی برای پذیرش مذهب، اینها بخشی از اقداماتی است که توسط دولت بلافاصله به اجرا گذاشته خواهد شد و با اجرای این اقدامات عملا دکان مذهب و صنعت مذهب تعطیل خواهد شد. تنها یک قلم از این اقدامات یعنی ممنوعیت آموزش مذهبی و ترویج علم در مدارس ضربه بسیار سنگینی به مذهب و صنعت مذهب خواهد بود. اما اینها یک رکن مساله است یعنی در عرصه قانون که عملا دست مذهب را از جامعه کوتاه خواهد کرد و مذهب را به حیطه باورهای شخصی آدم ها خواهد راند. اما به این بسنده نمیکنیم و رکن دیگر یعنی آگاه گری در جامعه نیز بخش مهم دیگر فعالیت حزب است که با سرنگونی جمهوری اسلامی وارد فاز دیگری خواهد شد. با قوانین مذهب را به حیطه عقاید شخصی میرانیم اما با آگاه گری و رواج علم و نظریات علمی و نقد نظری مذهب و خرافه و قرآن و سایر مقدسات مذهبی،‌ در حیطه عقاید شخصی هم آنرا ول نخواهیم کرد.

اینجا باید تاکید کنم که آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده و از جمله آزادی مذهب و بی مذهبی بخش مکمل و مهم مبارزه با مذهب است. ما طرفدار جامعه ای اختناق زده علیه هیچ بخشی از مردم از جمله معتقدین به مذهب نیستیم. بقول منصور حکمت «آزادی بهترین درمان جهالت و حماقت است. نفس تشكيل فدائيان اسلام بنظر من جرم نيست. نفس خواستن دنيائى اسلامى بنظر من جرم نيست. ما بايد جنايت و جرم را تعريف کنيم و بعد آن را ممنوع کنيم. اگر کسى بيايد و بگويد که من يک جامعه اسلامى ميخواهم که در آن آدمها بدبخت باشند و زنان در زنجير باشند و دارد اينها را به مردم مي گويد و مردم بِربِر نگاهش ميکنند، تا اين لحظه مرتکب جرمی نشده است. ولى اگر بنا کرد به کشتن کسى، ترساندن کسى، حبس کردن کسى، محروم کردن کودکى از حقوقش، دست اندازى به زندگى و هستى و آزادى کسى، آنوقت است که به استناد اين جرائم بايد سراغش بروند. به اين اعتبار بنظر من نفس داشتن احزاب اسلامى، حتى در سيستم ما، جرم نخواهد بود. نفس تشکيل يک جرياني كه بگويد همه جهان باید مسلمان بشود جرم نخواهد بود، چون ابراز جنون آمیز ترین و احمقانه ترين عقايد هم حق آدمهاست، ميتوانند نظرشان را بگویند. هدف ما اين است كه با ايجاد جامعه‌اى که هيچ کس نمي تواند نيات سياسى خودش را پشت چنين چيزى پنهان کند، جامعه‌اى که در آن براى مردم معلوم است دفتر و دستک هر جريانى کجاست و چکار دارد ميکند، جلوى رشد اينها را بگيريم. در يک جامعه آزاد که همه حق دارند حرف بزنند، و هر کس حق دارد نمايشنامه بنويسد يا شعر بگويد، يا برود در خيابان فرياد بزند و يا در مدرسه پا شود و هر ايرادى از برنامه درسى‌اش بگيرد، يا از کانال راديو و تلويزيونى که وقتش بين شهروندان تقسيم شده، مردم حرفشان را بزنند و نظرشان را بگويند، اينكه از هر ده هزار نفر يک نفر پا شود و حرف هاي فاشيستي بزند يا حرفهاى راسيستى و اسلامى بزند براى آن جامعه پديده‌اى قابل تحمل و حتى قابل ريشخند خواهد بود و زياد جدى‌اش نمي گيرند.» منصور حکمت اینها را بیش از بیست سال قبل گفت و اکنون که جنبش ضد اسلامی عمیق و گسترده ای در ایران شکل گرفته است، این حکم یعنی آزادی عقاید مذهبی در فردای بزیر کشیدن حکومت اسلامی بیشتر از آن زمان به قوت خود باقی است. ما عقاید مذهبی را آزادانه ور خواهیم انداخت.

این نکته را هم اجازه بدهید در پایان این بحث اضافه کنم. حتی پس از سرنگونی حکومت اسلامی هم بخشی از مردم همچنان اعتقادات مذهبی خواهند داشت و اعتقادات مذهبی در میان بخشی از مردم به دوام خود ادامه خواهند داد. از این بخش جامعه، بجز بخش کوچکتری که تعصبات شدید مذهبی دارند، اکثر آنها مدتهاست در راه و رسم زندگی شان مذهب را کنار گذاشته اند، با کودکانشان نه بر اساس آموزه های مذهبی و اسلامی بلکه کم و بیش انسانی رفتار میکنند، نگرش شان، زن یا مرد، در مورد موقعیت زن در جامعه متفاوت از نگرش عقب مانده و ضد زن اسلامی است، اکثریت آنها خمس و زکات نمی دهند و آخوند و آیت الله را یک مشت ریاکار و متقلب و مفت خور به حساب می آورند و بر این باور نیستند که معتقدین به مذاهب دیگر یا بیخدایان را باید به قتل رساند یا خانه هایشان را به آتش کشید. خیلی هایشان آرزو میکنند حزبی مثل حزب کمونیست کارگری به قدرت برسد و رفاه و برابری را حاکم کند. ما اینها را دوستان خود میدانیم و دلسوزانه کمک میکنیم که پوسته های تفکرات مذهبی آنها نیز از بین برود. کاری که مدتها است به آن مشغولیم.

برنامه ما صرفا محدود به حیطه مذهب نیست. اساس برنامه ما پایان دادن به بردگی مزدی یعنی ریشه همه بدبختی ها و نابرابری ها و روبنای فرهنگی آن است. در جامعه ای که از حکومت اسلامی رها شده باشد، رفاه و آزادی و برابری حاکم شده باشد، توده های مردم از طریق شوراها در همه امور نقش داشته باشند و با وجود یک جنبش ضد مذهبی کار ما برای جارو کردن مذهب از حیطه عقیده بسیار راحت تر خواهد بود و مذهب در حیطه عقاید شخصی هم به سرعت رنگ خواهد باخت. امیدوارم تفاوت رویکرد ما با جریاناتی که از سکولاریسم، آنهم عمدتا سکولاریسمی نیم بند صحبت میکنند هم روشن شده باشد.

قرار در مورد برآمد ضد مذهبی جامعه

ضدیت مردم با حکومت اسلامی و ایدئولوژی و قوانین اسلامی اش بدنبال خیزش آبان ٩٨ ابعاد تازه ای یافته است. مردم اکنون با طنز و تمسخر و دشنام به مذهب و مقدسات مذهبی، انزجار عمیق خود را از اسلام و آخوند و نهادهای مذهبی علنا اعلام میکنند. این تعرض تابو شکنانه یک جامعه زخم خورده و زجر کشیده از اسلام و مقدسات و نمادها و خرافات اسلامی است. جامعه ای که بارها در ابعاد وسیعی اعتراضش به دخالت مذهب در زندگی خصوصی و اجتماعی خود، و مخالفتش با زن ستیزی اسلامی و حجاب و آپارتاید جنسی را اعلام داشته است. مردم از فرهنگ ماتم و عزا و شهادت و سوگواری اسلامی منزجرند و خواهان یک زندگی شاد و مدرن و انسانی و بری از خرافات و تابوهای اسلامی هستند.

جنبش ضد اسلامی جنبشی عمیقا سیاسی است که پایه های ایدئولوژیک حکومت را نشانه گرفته و پایان هر نوع حکومت مذهبی و دخالت مذهب در دولت را اعلام کرده است. جنبشی که هر نوع تفکر و عقیده و سازمان و نهاد مذهبی و نیمه مذهبی را برای همیشه بی اعتبار کرده است.

کنگره دوازدهم حزب اعلام میکند که جامعه ایران یک جامعه غیر مذهبی است و مذهب در دولت و قوانین آینده ایران جائی نخواهد داشت. حزب جنبش ضد مذهبی را بخش مهمی از جنبش سرنگونی طلبانه مردم ایران میداند و با تمام قوا برای تقویت و تعمیق و به جلو سوق دادن آن مبارزه میکند.

۳۰ دسامبر ۲۰۲۱

اینرا هم بخوانید

باز هم رضا پهلوی فیل هوا کرد! اصغر کریمی

مندرج در ژورنال شماره ۷۰۲ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …