صادق زیبا کلام چهره شناخته شده دو خردادی اخیرا اعتراف جالبی کرده است. بنا به گزارش ایسنا او در مصاحبه ای میگوید: امروز من هرکجا که میروم مردم میخواهند من را سنگسار و تکه پاره کنند که تو باعث شدی ما به آقای روحانی رای بدهیم” آن کسانی که زیبا کلام باعث شده به روحانی رای بدهند قاعدتا جز شماری دو خردادی و اصلاح طلب حکومتی نیستند. بنابرین حتی اینها هم اکنون به امثال زیبا کلام و روحانی پشت کرده اند. اما آنها که از روحانی و کل حکومت اسلامی متنفرند اکثریت عظیم مردم را تشکیل میدهند.
صادق زیبا کلام تا چندی پیش مصاحبه های معروف به “جنجالی” زیاد میکرد. این روزها چندان خبری از او نیست. نامبرده گویا فعلا نشسته است و مشک پراشک غم در بغل دارد! و چه بسا جداً فکر یک “تغییر استراتژیک” برای محو هرچه “آخوند” امثال روحانی از صحنه، بدون هیچگونه خدشه به “ساحت مقدس اسلام” را در سرش داشته باشد! انواع زیبا کلامها در آن مملکت توانستند بمراتب بیشتر از آنچه که تصور می شد از اول دوم خرداد ۷۶ تا دیماه ۹۶ و حوادث و تبعات سیاسی بعد آن به نحوی دوام بیاورند. اما اکبر گنجی اگر اولین نمونه بود، زیبا کلام را باید آخرینش دانست. او اکنون اعتراف میکند که مردم انگار دوست دارند حضرت ایشان را “سنگسار و تکه تکه” کنند! سوال اینست که چرا یکباره چرخهای ماشین محبوبیت و مطلوبیت امثال زیبا کلامها جلوی قضاوت مردم به نحو “غیر قابل انتظاری” پنچر شده است؟
برای کسی که اوضاع ایران را دنبال کرده باشد بهیچ وجه به حضیض افتادن امثال زیبا کلامها عجیب نیست. اگر عکس آن بود جای تعجب بسیار بود. نه فقط دولت حسن روحانی بلکه کل آن محوری که اینها به آن آویزان بودند یعنی حکومت کثیف اسلامی به دست انداز جدی افتاده است و در نتیجه طبیعی است که امثال زیبا کلام هم کارشان خراب اندر خراب خواهد بود. آنچه که امثال زیبا کلام را در این دوره کلا از دور خارج میکند تعمیق بحران و از هم گسیختگی ارکان قدرت سیاسی جمهوری اسلامی است. مردم میلیونی علیه حکومت هستند و بارقه های انقلابشان برای به زیر کشیدن حکومت اسلامی گاهگاه بیرون میزند و در نتیجه دو خردادیهای حکومتی بیشتر علیه حکومتشان افشاگری میکنند تا خودرا در صف مردم جا بزنند. افشاگری علیه جمهوری اسلامی و علیه یکدیگر، راست و دروغ و بعضاً خبرهای دست اول محیرالعقول بخورد مردم داده میشود. ظاهراً هرکدام بلندتر و “شوکه کننده تر” بوق افشاگری از جمهوری اسلامی را بصدا در بیاورد برنده بازی برای آلترناتیو جمهوری اسلامی شدن است! منتها هربار که دور جنبش انقلابی مردم به یک پله تعرض متهورانه تر و متشکل تر ارتقاء پیدا میکند، دوره دوام کاراکترهای به حاشیه حکومت رانده شده را موقتی تر و مضحک تر میکند. اینها همه بازیگران موقت صحنه تشدید و تعمیق بحران حاکمیت اسلامی و اضمحلال کامل اقتصادی و سیاسی آن هستند. اصل نگرانی امثال زیبا کلام و شرکا سرنگونی جمهوری اسلامی و کشیده شدن پای خودشان به دادگاه های مردمی پس از سرنگونی حکومت است.
انترناسیونال 778