نیمه پنهان تاریخ جنبش کارگری!

تا اواسط قرن نوزدهم میلادی، داشتن ساعت مچی یا جیبی برای کارگران در فابریکها ممنوع بود. علت این ممنوعیت تصرف زمان بود. صاحبان سرمایه زمان زندگی کارگران را نیز تصرف کرده بودند. ساعات کاری وجود نداشت. مورخان میگویند کارگران در انگلستان یا آلمان شانزده ساعت کار میکردند. کارفرماها تنها ساعت آویزان در سالن فابریک را صبح ها یک ساعت جلو و بعد از ظهرها یک ساعت عقب می کشیدند. در موزه های تاریخ جنبش کارگری هم در آلمان و هم در انگلستان این ساعتها به یادگار مانده اند. هنوز در شهرهای کارگری آلمان حتی خانه های کارگران به خاطر کوتاه کردن زمان آمد و شد، کنار فابریکهای آجری قدیمی قرار دارند.
جنبش کارگری و « طبقه کارگر» راه درازی را برای بیرون کشیدن زمان از تصرف صاحبان سود تا امروز پیموده است. شعار سی ساعت کار در هفته کارگران متال آلمان البته جلوترین مطالبه است. کارگران هند یا ایران با این مطالبه هنوز خیلی فاصله دارند. طبقه کارگر ایران وضعش از همه جا به خاطر دین اسلام عقبتر است. طی این چهل سال بیشتر از اینکه برای کاهش ساعات کار بجنگد، دویست سال به عقب پرت شده، برای پرداخت دستمزد عقب مانده اشان میجنگند. میگویند در ژاپن که سن بازنشستگی وجود ندارد، هنوز زمان بیشتری در تصرف کارفرماست!


نکته جالب اما این است که از جنبش چارتیستها در انگلستان که دوران طفولیت مبارزه کارگری در تاریخ است تا کارگران سوسیالیست متال در آلمان، وقتی در باره کاهش زمان کار و در باره احوال « طبقه کارگر» صحبت میکنیم، همه جا، همه حال، باید یادآوری کنیم که منظورمان کل طبقه کارگر نیست. منظور بخش مردانه آن است. چرا که حتی بر خلاف برداشت مارکس، طبقه کارگر به عنوان طبقه ایی که نیروی کارش را میفروشد فقط یک بار از میان آتش و خون متولد نشد. طبقه کارگر دو بار متولد شده است. تاریخ جنبش کارگری دنیا دو تا تاریخ است. یکی تاریخ اعلام شده، یکی تاریخی که زیر خاکی است. پرلتاریا یک بار به عنوان طبقه مذکر، و یک بار به عنوان بی حقوقترین بخش این طبقه و مونث بدنیا آمده است.


دستمزد یک زن کارگر هنوز برابر با یک مرد نیست! ساعات کارش هم اندازه ساعات کار یک مرد کارگر نیست. کار خانگی زنان هیچ وقت نه صاحب دستمزد و نه صاحب ساعات کار شد. در اولین اطلاعیه انجمن های کارگری لندن برای حق رای به وضوح گفته شده که خواهان حق رای مردان کارگر هستند. زنان بطور کلی، اعم از کارگر و غیر کارگر ده سال بعد از مردان حق رای بدست آوردند. دهسال بعد از مردان شهروند محسوب شدند. در اولین اتحادیه های کارگری، ورود زنان ممنوع بود! طبق کلاسهای بزرگترین اتحادیه کارگری آلمان د گ ب در باره تاریخ جنبش کارگری، اعضا اولیه اتحادیه کارگری در آلمان زنان کارگر را که قصد ورود به اتحادیه داشتند کثافت های رقیب مونث مینامیدند. به نظر ما کل نظام سرمایه داری از این رقابت وجاهت یافته بیشتر از هر نوع رقابت کاری در بخش های مختلف این طبقه سود برده است.
لذا باید گفت، کارگران وقتی آزاد خواهند شد که این دو نیمه بدل به یک کل واحد شوند، وقتی تصورشان در باره خودشان نصفه نیمه نباشد. چپ های سنتی مردسالار و استالینی همیشه به گونه ایی وانمود میکنند که گویا در مبارزه برای احقاق حقوق زن، تضاد ما میان حقوق زن بورژوا و زن کارگر است. که این تفاوت واقعن هم وجود دارد. اما مشکل طبقه کارگر برای مالخود کردن مبارزه زنان برای احقاق حقوقشان، زنان بورژوا نیستند، قبل از هر چیز، مردسالاری درون جنبش کارگری است.


زنان کارگر فقط همسران « کارگران» نیستند. عضو متساوی الحقوق این جنبش اند. نیمه این طبقه اند. بخش اعظم جنبش چپ دنیا هیچ گاه در حرف و عمل، آزادی و رهایی زن را وارد تیوری خود و برداشت خود نکرد. الان در ایران مسئله زن نه به خاطر التزام این چپ به اصل رهایی زن در تیوری مارکسیسم که به خاطر خشونت های نظام اسلامی وارد علاقمندیهایشان شده است. بخش اعظم کسانی که « طرفدار» کارگرند، تصویری مردسالارانه دارند. ما یک نوع نگرش جدید مساوات طلبانه و مارکسیستی در ایرانیم. ما طرفدار هیچ کس نیستیم. ما کارگر پرست نیستیم. ما طرفداری رهایی انسانیم. ما نیمه دیده نشده تاریخ انسانیم. ما در طبقه کارگر به عنوان یک کل، بیشترین و قویترین پتانسیل را برای امر رهایی انسان می بینیم. سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ضرب العجل ما در این راه است.

پ.ن: این عکس زنی به نام اولیمپ دِ گوژ میباشد که در فرانسه بدنیا آمده و سهم بسیار بزرگی در شکل دادن به تاریخ جنبش مساوات طلبانه زنان داشته است. دِ گوژ اولین زنی است که فرصت انقلاب فرانسه را غنیمت شمرده و فعالانه برای تثبیت حقوق زن تلاش میکند. او فرموله کننده اولین مانیفست حقوق زنان در جهان است. در سال ۱۷۹۳ به خاطر مبارزه اش برای کسب برابری و احقاق حقوق زن، دستگیر و با گیوتین به قتل رسید.

اینرا هم بخوانید

فال حافظ و رشد بلاهت و خرافات به جای خرد!

در همین چند روز اخیر در صفحات افراد زیادی مشاهده کردیم که نه به شوخی، …