کمبود اقلام بهداشتی در مناطق سیل‌زده سیستان و بلوچستان؛ کودکان در معرض بیماری‌های گوارشی و پوستی

وب سایت اقتصاد ٢٤:به گفتهٔ مردم محلی چند روز بعد از سیل.کمبود اقلام بهداشتی در مناطق سیل‌زده سیستان و بلوچستان؛ کودکان در معرض بیماری‌های گوارشی و پوستی.منابع محلی می‌گویند بسیاری از خانه‌های بهداشت روستایی در منطقه بلوچستان قابلیت ارائهٔ خدمات ندارند.

اهالی روستا‌های سیستان‌وبلوچستان از وضعیت بهداشت محیط گلایه دارند. ماندگاری آب در روستاها، تخلیه نشدن گل‌ولای و لجن، مدفون بودن لاشهٔ احشام در این روستاها، بوی زهم ناشی از فاضلاب و لاشه‌های دام‌های مرده، تجمع حشرات و دشواری تردد، در نبود آب شرب و استحمام سالم، همچنین دسترسی اندک به دارو، اقلام بهداشتی گذران زندگی را برای این افراد دشوارتر نیز کرده است. به‌گفتهٔ زنان روستایی به‌ویژه در مناطق پیرسهراب و چابهار، حتی نوار بهداشتی کافی در اختیارشان قرار ندارد. عفونت‌های پوستی و گوارشی برای کودکان، در کنار عفونت‌های مجاری ادراری و رحم برای زنان، از شایع‌ترین بیماری‌های این روز‌ها در روستا‌ها و شهر‌های جنوب سیستان‌وبلوچستان است. مقامات محلی نیز تخریب خانه‌های بهداشت روستایی را بدون ذکر جزئیات از چگونگی، میزان و تعداد تأیید کرده‌اند. کمبود آب بهداشتی و سالم برای نوشیدن، شست‌وشو و استحمام بر مشکلات بهداشتی این مناطق افزوده است.

بیش از سه هفته از سیلاب جنوب بلوچستان می‌گذرد و بارش‌های چندباره در کنار وسعت منطقهٔ سیل‌زده موجب شد تا امدادرسانی به همهٔ مناطق با حداقل امکانات انجام شود. اما این فقط امداد نبود که در کمترین شکل ممکن انجام می‌شد بلکه تجهیزات کم و تعداد ناکافی ماشین‌آلات نیز موجب شد تا بازگشایی مسیر‌های روستایی یا انجام نشود یا ناقص انجام شود. نتیجهٔ این اقدامات نصفه و نیمه، اما این شده که آب هنوز در بسیاری از روستا‌ها در معابر و خانه‌ها و زمین‌ها ایستاده است. نه‌فقط به‌گفته اهالی جنوب سیستان‌و‌بلوچستان به‌ویژه روستانشینان تردد در بسیاری نواحی تقریباً غیرممکن است بلکه بوی زهم مانداب و گنداب در کنار آلودگی بسیار بالای ایجادشده در محیط روستا، مشکلات این روز‌های سیل‌زدگان را چندین برابر کرده است.

بازی در آب آلوده

«جابر» از اهالی «عورکی» چابهار می‌گوید: «آب در منطقهٔ ما ایستاده است. همه‌جا بوی تعفن دارد. دام و احشام در این سیل مرده‌اند و وقتی آب ایستاده، اصلاً معلوم نیست چه لاشه‌ای کجاست. اگر لاشه بالا بیاید، معلوم می‌شود؛ اگر نه‌فقط گند و آلودگی‌اش می‌ماند.»

جابر توضیح می‌دهد که کودکان زیادی اسهال شده‌اند، چون در آب آلوده تردد و گاه بازی می‌کنند: «چقدر گوش بچه‌ها را بکشیم که بازی نکنید. همه یا اسهال هستند یا تهوع می‌کنند. شکمشان درد می‌کند. خارِش گرفته‌اند. پسرم انقدر پشت دست‌هایش را خارانده که زخم شده. ما خانهٔ بهداشت نداشتیم. همینطوری هم باید می‌رفتیم دو روستا آن‌طرف‌تر یا برای موارد حاد به شهر. حالا همین کار را هم نمی‌توانیم انجام دهیم.»

لاشه‌های گند آمده

«محمد» از اهالی پیرسهراب نیز این حرف‌ها را تأیید می‌کند. به‌گفتهٔ او، نه آب کافی برای استحمام وجود دارد و نه محیط، بهداشت سابق را دارد: «در روستا‌های ما هیچ‌وقت همه‌چیز مرتب نبود. هیچ‌وقت آن امکاناتی که فکر کنید وجود نداشت. اما حالا گند همه‌جا را گرفته است. همه‌جا انگار مرداب است. پساب و آب قاطی شده. لاشه‌ها بو گرفته‌اند. خیلی از احشام مرده زیر گل هستند. پشه و مریضی خیلی زیاد شده، اما هیچ دوا و درمانی نیست. شانس آوردیم هوا گرم است. وگرنه همه از وبا می‌مردیم.»
او توضیح می‌دهد که زندگی برای سیل‌زدگانی که در چادر‌ها زندگی می‌کنند، به‌مراتب سخت‌تر است: «از خیلی از روستا‌ها خبر نداریم. می‌دانیم تا همین دو روز قبل هم تعدادی روستا بودند که حتی دولت نتوانسته بود به آن‌ها سربزند. بخشدار آمد و گفت وقتش رسیده وارد فاز بازسازی بشویم. اما توی روستای ما هنوز آب و لجن ایستاده است. می‌خواهند چه چیزی را بازسازی کنند؟»

لوازم بهداشتی نداریم

برای زنان و دختران بالغ، اما این اوضاع بدتر است. چون دوست ندارد نامش در روزنامه منتشر شود، می‌گوید بنویس «سارا». سارا می‌گوید تردد در آب آلوده و لجن بیماری‌های پوستی و عفونت‌های ادراری و رحم را زیاد کرده است: «امکانات نداریم. جنگارک همیشه روستای محرومی بوده است، اما نه آنقدر که زنانش نوار بهداشتی نداشته باشند. حالا کهنه‌پارچه استفاده می‌کنیم. آب سالم برای شست‌وشو نداریم. بیشتر نگران دختران جوان هستیم. بدن آن‌ها ضعیف است. خیلی‌هایشان حتی ازدواج نکرده‌اند. می‌خواهند فردا مادر شوند. یک‌بار چند نفر از هلال‌احمر آمدند روستای ما، یک بستهٔ بهداشتی هم آوردند؛ شامپو، صابون و خمیردندان بود با یک بسته نوار بهداشتی. من دو دختر دارم. این چیز‌ها کافی است؟» او می‌گوید که از کمک‌های مردمی هم کمتر چیزی به روستا رسیده است. اما دغدغهٔ آن‌ها امروز این نیست، بلکه آلودگی زیادی است که وجود دارد: «ما دکتر نداریم. دواخانه نداریم. خانهٔ بهداشت نداریم. نمی‌توانیم برویم روستا‌های دیگر. جادهٔ روستا تقریباً غیرقابل‌تردد است. بز خودم در سیل مرد. نمی‌دانم لِشَش کجاست؟ آدم در این هوا نمی‌تواند نفس بکشد. اوضاع در همهٔ «بجاربازار» همین است. حداقل یک چادر پزشکی سرپایی برای ما درست کنند. چهارتا مسکن و سرماخوردگی بگذارند. بچه‌های ما از عفونت تب می‌کنند. واقعاً تب می‌کنند. مریض شده‌اند. دخترانمان هزار عفونت گرفته‌اند. اما انگار گوش کسی بدهکار نیست.»

دانشگاه علوم‌پزشکی و بهداشت و درمان سیستان‌وبلوچستان به پیگیری «پیام ما» جوابی نمی‌دهد و اعلام می‌کند که همهٔ اقدامات انجام‌شده را باید از طریق اخبار رسمی دنبال کنیم. اما «ایرج ضاربان»، رئیس دانشکدهٔ علوم‌پزشکی چابهار، پیشتر و در تاریخ ۱۹ اسفند کمبود امکانات بهداشتی و دارویی را تأیید کرده است. وب‌سایت خبری دولت به‌نقل از او نوشته بود: «با وجود اینکه از لحاظ امکانات و بودجه ممکن است کمبود‌هایی وجود داشته باشد، اما در خدمت‌رسانی به مردم لحظه‌ای تعلل نکرده‌ایم و سلامت مردم برای ما در اولویت قرار دارد. دارو و لوازم بهداشتی موردنیاز نیز تأمین شده است. ۷۰ درصد جمعیت تحت‌پوشش دانشکدهٔ علوم‌پزشکی چابهار روستایی است و اکنون در شرایط پساسیل قرار داریم و خطرات جدی‌تری سلامت مردم را تهدید می‌کند. بنابراین، تأمین آب آشامیدنی سالم و بهداشت محیط از مهمترین اقداماتی است که انجام می‌دهیم. در این زمینه درخواست پشتیبانی از دانشگاه‌های دیگر را داریم؛ زیرا باید از بروز و شیوع بیماری واگیر پیشگیری کنیم.»

اینرا هم بخوانید

ادامه اعتراض کارگران کاغذسازی پارس،اعتراض و اعتصاب  کامیونداران در عسلویه و کرمان

*شماری از کارگران کاغذسازی پارس با برگزاری تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان فرمانداری #شوش خواستار …