فرهنگی و هنری

فرزاد کمانگر: «من یک معلم می‌مانم»- شمی صلواتی

٭ قسمت اول این سروده را در۷مارس سال ۲۰۰۹میلادی وقتی که فرزاد کمانگر در زندان بود برای هم بستگی با او سرودمفرزاد کمانگر معلم و فعال حقوق بشر بودمن با توجه به وجود معلمین خوب و فداکار در زندگیم می توانستم بفهم که فرزاد چی می خواهد و چرا؟ دیکتاتورها …

ادامه مطلب

صدایم کن- شمی صلواتی

سالهاست با این نوع دوستی بیگانه اممن از طوفانها گذاشتمقهرمان قصه های تلخ زندگیماما دریغ از یک دوستی سادهدریغ از یک لبخند زندگیصدایم کنصدایت صاف و سادهبه گوشم آشناستدر اوج بی ریایی،صدایم کنتا لطافت جانم شودولبخندت لباس تنمگرمترین لحظه های زندگیبرای یکی شدن لازم نیست تو کسی باشیمهم نیست من …

ادامه مطلب

پاسخی هر چند کوتاه به سوَالات مخاطبان عزیزم در مورد قرآن سوزی- شمی صلواتی

رفقا،دوستان،مخاطبين عزیزم،کلی عرض می کنم.من قرآن‌سوزی را محکوم نمی کنم،از آن نیز حمایت نکردم و نه دفاع می کنم 《قرآن‌سوزی یک حرکت اعتراضی و قابل درک استاین نوع اعتراضات را باید به رسمیت شناختاحترام به آزادی بی قید و شرط سیاسی ست….》 من علاقه‌ای خاص به سوزاند کتاب قرآن یا …

ادامه مطلب

به بهانه  جشن توًلد- شمی صلواتی

در سال ۱۳۴۳ نهم اربیهشت ماه برابر با ۲۹ آبریل در صلوات آباد سنندج بدنیا آمدم درطول حیات زندگیم هیچ وقت جشن توَلد نگرفتم 《کسی هم تولدم را هرگز تبریک نگفت. …》نه به مناسبت توَلدم جشن گرفته شد و هدیه ای به مناسبت تولدم، و نه تمایلی، خودم نخواستم برایم …

ادامه مطلب

«رویاهای ناممکن؟»- شمی صلواتی

کاش کوه‌های قندیل را مثل قدیمسراسر برف سنگین می گرفتتا غریبه‌ها پاهایش رابر خونهای ریخته شدهسواران گمنام نگذارند. «فتح قندیل ناممكن استهرچند[ این جهان یک بام و- با دو هواست،و کسی هم تجاوز به قندیل را محکوم نمی کنداما قندیل با ریشه عمیق در قلب تاریخ،استوار و بلند قامت است» …

ادامه مطلب