انعکاس یک تاریخ واقعی در حال جریان از جدال تعیین کننده ما کارگران ونیروی کارمزدی وتوده مردم علیه وضع موجود را در سیمای همه بورژوازی میتوان دید. با نگاه به چهره رژیم وهمه متولیان و مدافعان این وضع و بربریت موجود میتوان فهمید که ما کارگران و مردمان راه را درست آمده ایم.
همه حکومتی ها و ناقص سهم گرفتگان از غارت کارگران و این مردم، از نهادهای قدرت و قشون و مذهب و رسانه تا محافل «روشنفکری» ته مانده از سوسیالیست های بورژوائی و ملی/مذهبی،همه دست به دست هم داده اند تا با هیاهوی پوچِ جنگ هراسی وخاک پاشیدن بر چشمان ما کارگران ومردمان زحمتکش راه مان را کج کنند و به دالان های تاریک ببرند و بکوبندمان. اما نیروی ما کوبنده تر به خیابان آمده است.
در اینجا،انقلابی که رژه شورش اش با شیپور قیام آبان بجلو آمد اینک با عروجی سهمگین و «بی لکنت» با خشم از کشتار فرزندانشان در زمین و آسمان، رژیم اسلام سیاسی و همه سهم بران از بربریت موجود سرمایه در ایران را به تکاپوی وحشت انداخته است.
در عراق و لبنان و…، کارگران و توده مردمانِ در صف و هم اردوی ما، پوزه شان را زده اند و دارند جارویشان میکنند.
جدال ها وجنبش ها ونبردها مُهر طبقاتی بر خود کوبیده اند و قبل از و بیش از هر زمان در ایران و منطقه، با نان و زیست و روان و جان مردم،با سرنوشت میلیونها انسان و همه کودکانی که اینجا متولد میشوند گره خورده است.
کوشیدند که برای یک فرصت تاریخیِ رهائی که طبقه کارگر و مردمان بویژه در ایران و منطقه به نیروی خود ساخته اند را به عقب بکشانند و بکوبندش.
کوشیدند با خلق بستر استیصال، چه با تشدید فقر و آوارِ فلاکت بر سفره معاش مان و چه توأمان فضائی با سایه جنگ و ترس و بمب و«شهید کُشان» در فریب اذهان مردم، مردمانی که بر طبل شورش رهائی شان مینواختند عقب برانند وسرکوب اش کنند، اما قیام ما نیرویش را از خشم و نفرت انباشته و اراده به تغییر و جارو کردن همه وضع موجود میگیرد و اکنون در خیابان است.
اندوخته و همه ظرفیت شان را در قامت طبقاتی سرمایه علیه انقلابِ منفعتِ ما کارگران و توده مردم به کار گرفته اند.
هیچگاه تا به این درجه ماهیت منافع و خواست واقعی کشمکش های سهم خواهی در کمپ سرمایه و نتایج خروجی همه این یقه گیریها و هیاهوی درنده گی تا رفت وآمدهای لبخند «دیپلماتیک» به شفافیت وصراحت کنونی علیه منافع طبقه کارگر و توده مردم آشکارا به صف نشده است.
حکومت و همه اسلام سیاسی، راسیسم و ناسیونالیسم و ژورنالیسم نوکر و ……کوشیدند و میخواهند در پناه فضای «هراس فکنی از جنگ» و نفرت انگیزترین سیاست ها و راهکارهای ریاضتیِ مشقّت و فلاکت بر سفره معاش و جنایت و تحمیقِ مردم، عروج رادیکالیسم وعدالت طلبی و آزادیخواهی را منکوب کنند و تلاطم انقلاب را به عقب ببرند. اما اینک قهرِانقلاب کوبنده و بی پروا مشتانش را سهمگین بر سر دشمنی میکوبد که همینجاست ، بر پیکر فروپاشیده رژیم اسلام سیاسی و علیه بربریت موجود.
در صحنه تحولات سیاسی/اجتماعی بویژه ایران و بر متن جدال طبقاتی عریان کار و سرمایه، یک تاریخ واقعی تلاش و مبارزات طبقه کارگر و توده مردم در تعیین تکلیف وضع موجود در جریان است.
یک نیروی طبقاتی سوم با ماهیت مطالباتی انسانی و یک پشتوانه جسارت از هویت پرولتاریائی که پیشتاز نپذیرفتن وضع موجود است علیه همه حاکمیت اسلام سیاسی و ارکان بربریت سرمایه به میدان آمده است.
توازن قوا بطور واقعی و بر روی زمین منافع طبقات و برمتن جدال های عینی تری تغییر یافته است. جنگ هراسی و فضا سازی پوچ و کوتوله، حقیرتر و بی خاصیت تر از آن است که بتواند سقوطِ با سر به زمین یک رژیم اسلام سیاسی منفور با بحران های سیاسی/اقتصادی/اجتماعی ..و نفرت مردمانی که حکم به رفتنش داده اند را مانع شوند.
تلاش کردند برای خود فرصت بخرند و بیشترین تعرض به ته مانده جیب و سفره کارگران و مردمان زحمتکش را با ظرفیت های طبقاتی و «شرع اسلام» جنایاتشان را بجلو آوردند تا یک فرصت تاریخی طبقه کارگر بویژه ایران و در منطقه را به عقب برانند. اما جدال ما گسترده و عمیق در تعیین تکلیف وضعیت موجود است، قهرِ انقلاب ما کارگران و همه اردوی مزدی کار و توده مردم سلاح اش را بدست خواهد گرفت، راه گریزی نیست.
رژیم اسلام سیاسی و همه بورژوازی در برابر قهرِ انقلاب و رادیکالیسم علیه وضع موجود، به یک زبانِ طبقاتی، زبان منافع سرمایه و حفظ مناسبات موجود سخن میگویند، و انقلاب ما هیچ بوده گان به زبان سلاح قهرش سخن خواهد گفت.
انقلاب به نیروی اجتماعی/طبقاتی اردوی کار و توده مردم و قدرت زیر و رو کننده اش واقف است و میداند با پتانسیل و ظرفیت های موجودش به هم چفت خواهد شد و ترکشِ سلاح قهرش نه تنها رژیم اسلام سیاسی را جارو خواهد کرد که منطقه و جهان سرمایه را خواهد لرزاند.
رژیم اسلام سیاسی و همه قدرت سرمایه، از قدرت گیری ما اردوی مزدی کار و توده مردم وحشت دارند و از روند تحولات بر متن جدال کار و سرمایه، از جنبش های اعتراضی/اعتصابی کارگران و معلمان، پرستاران و بازنشستگان و بیکاران و..، و درهم تنیده شدن سراسری اش، از عروج رادیکالیسم کارگری و آزادیخواهی و از رژه شورش گرسنگانی که شیپور انقلاب اش به صدا در آمده است به هراس افتاده اند.
برای تداوم اعتراضات توده مردمان که با خشم انباشته از نفرتِ بربریت موجود چنین توفنده قد علم کرده است، تأکید بر جنبش اعتراضی/اعتصابی علیه مزد فقر و معاش و علیه وضع موجود و تلاش برای سازمان یابی در تنیده شدن سراسری ست.
اعتصابات سراسری و کشیده شدن دامنه اش به اعتصابی عمومی، آن حلقه واسطی خواهد بود که این اوضاع را برای ضربه نهایی بر پیکر از درون پاشیده رژیم اسلام سیاسی فرود خواهد آورد.
همین امروز حکومت و دولتش دارند ثروت اندوخته از استثمار و غارتگری چهل ساله ما کارگران ،معلمان، پرستاران و بازنشستگان و مردمان زحمتکش را خرج ساختارهای جنایت و خلاصی از طناب به انتظار از نفرت و قهر مردمی میکنند که جابجا شده و به راه افتاده اند. این حکومت و دولتش دارند همین امروز دستشان را در عمق جیب فقر مزدی و تتمه سفره مان مببرند و میخواهند با کیسه بزرگ غارتِ« لایحه بودجه» فلاکت و جهنم واقعی را بر سرمان بریزند و با هیاهوی جنگ هراسی به استیصال مان بکشند و شکست مان دهند، میخواهندفرصت تاریخی مان را بکوبند و به عقب مان ببرند.
اما امروز دارند پاسخ شان را از ما اردوی کارمزدی و توده مردم در زمین انقلاب میگیرند.
انقلاب دارد نیروی زیر و رو کننده اش را سازمان میدهد و باید ظرفیت هایش را به میدان بیاورد.
هیچ راه گریزی نیست.
فرایندهای اقتصاد و معاش میدان کارزار ما و جنبش اعتراضی/اعتصابی بستر مقاومت، قدرت یابی و تعرض سازمان یافته ماست.
نیروی قدرت ما کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و…،همانجائی ست که پایه و اساس قدرت یابی حاکمیت سرمایه و رژیم اسلام سیاسی ست. قدرت ما در اهرم اقتصاد و معاش است. جنبش اعتراضی/اعتصابی و تنیده شدنش در یک اعتراض سراسری ضامن همان مطالباتی خواهد بود که به میدان میآوریم.
کارخانه و مدارس و دانشگاه و خیابان میدان ماست.
همین امروز و در دل همین وضعیت که حکومت با جنایاتش یکی پس از دیگری به سراسبمگی افتاده و دارد از درون میپاشد، خم شدن و مبارزه در قامت سراسری برای نان و معاش بر مبنای سبد رفاه معیشت زندگی نه تنها حکومت و دولتش را به عقب خواهد راند که این رژیم در برابر یک جنبش اعتراضی/ اعتصابی سراسری فرو خواهد ریخت.
اعتصابات ما کارگران، معلمان، پرستاران، حمل و نقل و خدمات و…..، تنها ضامن و پشتوانه جنبش عظیم نپذیرفتن وضع موجود در کف خیابان و دانشگاه و …خواهد بود.در هم تنیده شدن اعتصابات و تلاش در سازمان یابی سراسری و همگانی، تنها حلقه واسط خیزش نپذیرفتن این بربریت و جارو کردن رژیم اسلام سیاسی ست.
جنگ این حکومت با ماست، همیشه قشون سرمان ریخته و دائم کار ومُزد و نان و جان مان را به گرو گرفته است، گلوله های سلاح شان را هر روز بر سینه ما زده اند و زندان هایشان مملو از یاران ماست.
جنگ واقعی در حال جریان ما کارگران و نیروی کارمزدی و توده مردمان همینجا و در زمین مبارزه علیه فقرمزد و معاش و همه وضعیت موجود است. در تداوم و تقویت خیزش مان در کف خیابان، برای نان،رفاه و آزادی! جنبش اعتراضی/اعتصابی سراسری را سازمان دهیم.
منصور رسا
کارگر کمونیست ٦٠٥