«مجازات اعدام قتل عمد دولتی است». این عبارتی از منصور حکمت بنیانگذار حزب کمونیست کارگری است که در سال ۱۳۷۹در مصاحبه با فصلنامه خاوران عنوان کرد. عبارتی که امروز به فرهنگ عمومی جامعه تبدیل شده است. منصور حکمت در این مصاحبه میگوید: «مجازات اعدام اسم دولتی کلمه کشتن است. افراد یکدیگر را به قتل میرسانند، اما دولتها افراد را به “اعدام” محکوم میکنند. خواست لغو اعدام و ممنوعیت قتل نفس هر دو از یکجا مایه میگیرد، مخالفت با کشتن عامدانه و آگاهانه و با نقشه قبلی کسی توسط کس دیگر. اینکه یکسوی این قتل یک دولت و یا یک مرجع فائقه سیاسی است کوچکترین تغییری در این واقعیت نمیدهد که ما با یک قتل عمد طرفیم. مجازات اعدام وقیحانهترین و کثیفترین شکل قتل عمد است. چون یک نهاد سیاسی، جلوی روی مردم، با اعلام قبلی، از قول جامعه، در نهایت حقبهجانبی، در نهایت خونسردی، تصمیم به کشتن کسی میگیرد و روز و ساعت واقعه را هم اعلام میکند».
یکی از بندهای برنامه حزب، یکدنیای بهتر، نیز که در سال ۱۳۷۱ نوشته شده میگوید: «مجازات اعدام باید فوراً لغو گردد. اعدام یا هر نوع مجازات متضمن تعرض به جسم افراد (نقصعضو، تنبیه بدنی، و غیره) تحت هر شرایطی ممنوع است. همچنین مجازات حبس ابد باید لغو شود».
اعدام یک رکن مهم جمهوری اسلامی است. از بدو سر کار آمدن این حکومت اعدام در دستور قرار گرفت و در دهه شصت به اوج خود رسید. چند دههزار نفر از فعالین سیاسی از ۳۰ خرداد ۶۰ تا تابستان ۶۷ اعدام شدند. جمهوری اسلامی حکومتی علیه انقلاب آزادیخواهانه مردم در سال ۵۷ بود، وصله ناجوری بر پیکر جامعه بود، رسالت سیاسیاش قبل از هر چیز سرکوب انقلاببود و بدون یک کشتار وسیع از فعالین سیاسی قادر به سرکوب مردمی که برای آزادی و عدالت و رفاه بهپاخاسته بودند نبود. امروز نیز جمهوری اسلامی همچنان اعدام میکند تا مردم بهپاخاسته را مرعوب کند و عقب براند. حتی اعدام مواد مخدریها و سایر اعدامها نیز بهقصد ارعاب جامعه صورت میگیرد.همینطور که جمهوری اسلامی بدون حجاب اجباری معنی ندارد، بدون اعدام هم معنی ندارد.
اعدام در هیچ نقطه دنیا مجازات نیست، قتل عمد دولتی و یک جنایت است.اجازه بدهید پاراگراف دیگری از پاسخ منصور حکمت به فصلنامه خاوران را اینجا نقل کنم. «…گویا مجازات اعدام را برایکیفردادن قاتلین ابداع کردهاند. یا گویا این مجازاتی است که قانونگذاران پس از غور و تفحص با جرم قتل متناسب یافتهاند. اما مجازات اعدام ربطی به مسئله قتل در جامعه ندارد. تاریخ خودش را دارد. حقوق و قدرت دولتهای امروز در برابر اهالی، امتداد حقوق و قدرت دولتهای دیروز است. وقتی آغامحمدخان قاجار تمام اهالی یک شهر را کور میکند و میکشد، مشغول کیفردادن کسیبهخاطر جرمی نیست. وقتی اسب دزد را در آمریکا دار میکشند و یا سرباز فراری را اعدام میکنند، مشغول کیفردادن کسی به معنی قضایی کلمه نیستند. بلکه صاف و ساده دارند مردم را سر جایشان مینشانند، دارند مردم را به تمکین به مقررات و دستورات وادار میکنند. دارند ارعاب میکنند. دارند حکومت میکنند. در همین جهان امروز اعدام فقط کیفر قتل نیست، کیفر سکس غیرمجاز، کیفر احتکار، کیفر اعتقاد به مرام اشتراکی، کیفر تشکیل احزاب مخالف، کیفر طنز کردن خدا و پیغمبر و امام، کیفر همجنسگرایی و غیره هم هست. کشتن اهالی، از ابتدای جامعه دارای حاکمیت، یک رکن به تسلیم کشیدن مردم بوده و هنوز هم هست. تاریخچه مجازات اعدام نه در مباحثات حقوق قضایی درباره جنایت و مکافات، بلکه در تاریخ حاکمیت طبقاتی و دولت است. امروز هم دولتها شهروندانشان را میکشند. باید جلوی این را گرفت.»
ویژگی جامعه ایران این است که خواست لغو مجازات اعدام به یک خواست عمومی جامعه تبدیل شده و جنبش قدرتمندی علیه اعدام جریان دارد وهر انسان منصفی فعالیتهای حزب کمونیست کارگری را دنبال کرده باشد، نمیتواند نقش حزب در شکلگیری این جنبش و گفتمان علیه اعدام را انکار کند. حزب کمونیست کارگری فقط یک خواست را مطرح نکرده و فقط علیه اعدام مقاله ننوشته است؛ بلکه فعالیت میدانی عظیمی بهویژه در دو دهه گذشته علیه اعدام سازمان داده و کسانی را از اعدام و همچنین سنگسار نجات داده است و به سنگسار در ایران عملاً پایان داده است. یک نقطه قوت برجسته این حزب پراتیک بودن و دخالتگری آن در مسائل روز جامعه است و ازآنجاکه موجودیت جمهوری اسلامی به اعدام گرهخورده و اعدام نقش مهمی در سرکوب جامعه و مقابله با اعتراضات مردم دارد حزب کمونیست کارگری بهعنوان یک حزب سرنگونیطلب به این مسئله بسیار جدی برخورد کرده است. برای مقابله با آن نهاد فعالی درست کرده، نیرو به آن اختصاص داده و سابقه درخشانی از مبارزه علیه اعدام را پشت سر گذاشته است. کلاًیک حزب سیاسی مردمی در ایران نمیتواند نسبت به مسئله اعدام بیتوجه و کمتحرک باشد. همانطور که نمیتواند نسبت به بیحقوقی زن و حجاب اسلامی یا به خود اسلام که ایدئولوژی و کاراکتر حکومت است، بهعنوان مسئلهای حاشیهای برخورد کند.
کمیته بینالمللی علیه سنگسار
در سال ۱۳۸۹ کمیته بینالمللی علیه سنگسار که توسط کادرهای حزب تشکیل شده بود،کمپین جهانی عظیمی را برای نجات سکینه محمدی آشتیانی سازمان داد. کمپینی که توسط صدها رسانه از سراسر جهان از سیانان تا بیبیسی، بسیاری از رسانههای آمریکا، اروپا و کشورهای دیگر در سایر قارههای جهان آن را پوشش دادند. مقامات بسیاری ازدولتها به جمهوری اسلامی اعتراض کردند و خواهان لغو حکم سنگسار سکینه شدند. مصاحبههای متعددی با مینا احدی سخنگوی کمپین و عضو وقت دفتر سیاسی حزب انجام شد. تلویزیون کانال جدید در برنامههای فشردهای در طول چند ماه کمپین را پوشش داد. تجمعات وسیعی از جمله همزمان در ۱۱۱ کشور برای لغو سنگسار او توسط این کمیته سازمان داده شد و طوماری با حدود ۶۰۰ هزار امضا برای لغو سنگسار او امضا شد. عفو بینالملل اعترافگیری از سکینه را محکوم کرد و گفت جمهوری اسلامی تلاش میکند با نمایش اعترافگیری از متهم، مجازات سنگسار را که نمونه اعلای وحشیگری است، در مورد این زن به اجرا بگذارد. جمهوری اسلامی تحت فشار این کمپین سکینه را آزاد کرد و مقامات اعلام کردند که علیرغم اینکه این یک حکم شرعی است؛ اما به دلیلمنافع کشور! باید از سنگسار خودداری کرد و سنگسار عملاً در ایران تمام شد. در طول این کمپین مردم جهان با عمق وحشیگری جمهوری اسلامی و اسلام و قوانین اسلامی علیه مردم و به ویژهبی حقوقی زنان آشنا شدند. این یکی از دستاوردهای حزب و کمیته بینالمللی علیه سنگسار و یک دستاورد مهم برای جامعه ایران بود.
کمیته بینالمللی علیه اعدام
کمیته بینالمللی علیه اعدام نیز که در سال ۱۳۸۳ با هدف مقابله با و متوقف کردن اعدامها و حذف این مجازات ضدانسانی از قوانین کشوری توسط تعدادی از اعضای رهبری و کادرهای حزب تشکیل شد، در طول سالها فعالیت فشرده و گسترده به یکی از سازمانهای معروف و معتبر در ایران و در سطح بینالمللی تبدیل شد و امروز با سخنگویی مینا احدی، حسن صالحی و مسئولیت هرمز رها همچنان به مبارزه علیه اعدام ادامه میدهد.
دهها کمپین و صدها تجمع در شهرهای بسیاری کشورهای جهان توسط این کمیته و فعالین آن در نقاط مختلف جهان سازمان داده شده، توجه رسانهها، دولتها و احزاب پارلمانی بسیاری کشورها را به قوانین ظالمانه قضایی در جمهوری اسلامی و بیحقوقی محکومین به اعدام جلب کرده و بسیاری از محکومین به اعدام را نجات داده است.
یک ویژگی بارز فعالیت این کمیته چهره دادن به محکومین به اعدام بوده است. انسانهای گمنامی که به دلایل پوچ و اقرارهای زیر شکنجه سالها در سیاهچالهای حکومت با حکم اعدام و خطر هر روزه اعدام مواجه بودند را این کمیته با انتشار مشخصات آنها، عکسهایی از آنها و سرگذشتهای دردناک آنها به مردم در ایران و در سطح جهان شناساند و از این طریق به مبارزه علیه اعدام چهرهای انسانی داد و افکار عمومی جهانی را تحتتأثیر قرارداد و حمایت وسیعی را به کارزارهای جهانی علیه اعدام در ایران جلب کرد. در این مبارزه تلویزیون کانال جدید با پخش دهها ساعت برنامه زنده نقش بارزی در این زمینه ایفا کرد، آگاهی جامعه از دلایل سیاسی اعدام، قوانین جنایتکارانه قصاص، سیستم قضایی ضدانسانی حکومت و اهمیت مقابله با آن را بسیار بالا برد و خواست لغو مجازات اعدام را به گفتمانی عمومی در ایران تبدیل کرد.
کمپینهای جهانی این کمیته برای نجات جان محکومینی مانند افسانه نوروزی، کبرا رحمانپور، شهلا جاهد، فاطمه حقیقتپژوه، نازنین فاتحی، احسان فتاحیان، فرزاد کمانگر، ریحانه جباری، زانیار و لقمان مرادی و رامین حسینپناهی، سینا دهقان، سهیل عربی، نوید افکاری، محمدرضا حدادی و جمشید شارمهد به نجات برخی از آنها منجر شد. حکم اعدام بسیاری از محکومین مشهور به مواد مخدر نیز لغو شد و احکام بسیار کمتری در مقایسه با گذشته صادر شد. در مورد معترضین خیزشهای سالهای گذشته نیز حزب و کمیته بینالمللی علیه اعدام فعالیتهای وسیعی در سطح جهان سازمان دادهاند. در دو مورد اعتصاب سیاسی عمومی قدرتمندی که در سراسر کردستان به دلیل اعدام فرزاد کمانگر و چهار همراه او در سال ۱۳۸۹ و اعدام رامین حسینپناهی، لقمان و زانیار مرادی در سال ۱۳۹۷ سازمان داده شد، نیز حزب نقش بارزی ایفا کرد.
صرفنظر از این تاریخچه و نقش حزب، خوشبختانه امروز یک جنبش اجتماعی قوی علیه اعدام شکلگرفته که هزینه اعدام را برای جمهوری اسلامی بالا برده است. جنبش علیه اعدام و خواست عمومی لغو مجازات اعدام یک ویژگی بارز جامعه ایران و یکی از اهداف آزادیخواهانه و انسانی انقلاب در ایران است و در همین روزها کارزارهای جهانی وسیعی علیه اعدام در خارج کشور شروع شده و بیسابقهترین تحرک علیه اعدام نیزبهویژهبه دنبال اعلام اعتصاب غذا توسط ۶۱ زن زندانی سیاسی در ایران شکلگرفته که فضای سیاسی جدیدی در ایران ایجاد کرده است. با این تحرکات فضای سیاسی علیه جمهوری اسلامی بار دیگر بالا گرفته و روحیهها بسیار تعرضیتر شده است و زمینه فعالیتهای مهمتری را به وجود آورده است. این تحرک را باید بسیار جدی گرفت و با تمام وجود آن را تقویت کرد.