ايران بعد از جمهورى اسلامى و تقلاهاى مدافعين سيستم سرمايه دارى- جلیل جلیلی

رفتن جمهورى اسلامى حتمى است. ولى سرنگونى جمهورى اسلامى از طريق يك انقلاب راه را هموار خواهد كرد براى زيرورو كردن و پايان دادن قطعى خيلى چيزها. برقرارى ديكتاتورى و حكومت آقابالاسر، حكومت طبقات دارا، ادامه حياط جامعه طبقاتى- با شكافهاى عميق طبقاتى و تبعيضات و نابرابرى هايش- اگر غيرممكن نشود، امكان و احتمالش بشدت ضعيف خواهد بود. سرنگونى جمهورى اسلامى از طريق يك انقلاب توده اى همچنين، راه را باز خواهد كرد براى دخالت مستقيم همه شهروندان در حكومت و اداره جامعه، براى برقرار كردن مناسبات برابر بين انسانها، براى ايجاد رفاه و شادى براى همه، براى پايان دادن به همه نوع تبعيضات و نابرابرى ها و پايان دادن به استثمار انسان از انسان.

تلاش هاى گوناگون و در اشكال مختلف، چه در جهت جلوگيرى از اضمحلال كامل سيستم طبقاتى و چه براى برقرارى يك مناسبات اجتماعى مبتنى بر تامين رفاه و آسايش و آزادى همگانى بعد از سرنگونى جمهورى اسلامى، در سطح جامعه و در ميان نظريه پردازان اين گرايشات اجتماعى در جريان است. طرفداران حفظ سيستم نابرابر و استثمارگر سرمايه دارى خود را با اسامى و عناوين رنگارنگ و متنوعى معرفى ميكنند؛ مشروطه خواه، سلطنت طلب، دموكرات، سكولار- دموكرات و در بهترين حالت، سوسيال- دموكرات. طرفداران و فعالين برچيده شدن نظام و سيستم سرمايه دارى و برچيده شدن هرگونه تبعيض و نابرابرى، از جمله تبعيضات جنسى، زبانى، ملى و منطقه اى و نابرابرى در سطح رفاه، آسايش و معيشت اجتماعى سنتا و تاريخا سوسياليست و كمونيست ناميده شده اند.
اكنون كه نه تنها اپوزيسيون راست جمهورى اسلامى بلكه حتى خود سران حكومت هم بر اين حقيقت واقف شده اند كه عمر مفيد جمهورى اسلامى در حفظ نظام طبقاتى و حفط نابرابرى ها به سر رسيده است، مدافعين سيستم سرمايه دارى تمام تلاششان را بر اين متمركز كرده اند كه پايان جمهورى اسلامى به پايان حاكميت طبقات استثمارگر و پايان نابرابرى ها و تبعيضات منجر نشود. و يكى از شگردهايشان تبليغات مدام عليه كمونيسم و كمونيست ها است. اينها هر وقت دهان باز ميكنند، هيچ جمله اى را عليه حكومت اسلامى بدون چاشنى ضديت با كمونيسم و كمونيستها به پايان نميبرند.
يكى از اين نوع ″مخالفين‶ جمهورى اسلامى فردى است به اسم عرفان ثابتى كه گاه و بيگاه در تلويزيون ايران اينترنشينال هم مورد مصاحبه قرار ميگيرد. از آنجا كه ايشان استاد فلسفه است، به احتمال زياد ميداند كه نه جامعه چين كمونيستى است و نه حكومت چين يك حكومت كمونيستى، نه اقدامات استالين مورد تاييد كمونيستها است و نه سيستمى كه استالين ايجاد كرد يك سيستم كمونيستى بود. او حتما، بنا به مطالعات آكادميك و طبيعت شغلى خود، به فرق بين سيستم سرمايه دارى بازار آزاد و سرمايه دارى دولتى هم واقف است. ولى بنظر ميرسد كه منافع مادى و مصلحت شغلى ايشان وجدان آكادميك شان را كور ميكند. و بهمين خاطر هربار دهان باز ميكند، ربط و بيربط، حكومت چين و استالين را كمونيستى معرفى ميكند و با تشبيه جنايتهاى آن حكومتها وجنايتهاى جمهورى اسلامى تلاش ميكند يك بدبينى را عليه كمونيستها در جامعه ايران دامن بزند تا مگر كمكى هرچند كوچك بكند به حفظ سيستم سرمايه دارى.
ولى امروز حرف از اين حرفها گذشته است. اكنون كمونيستها و سوسياليستها در ايران نه يك فرقه ″مصلحين و قهرمانان‶ جدا از مردم هستند و نه عده اى انگشت شمار كه ″وز وز ميكنند‶، بلكه ميليونها كارگرى هستند كه علنا اعلام كرده اند و آنرا هر روز تكرار ميكنند كه ميخواهند جامعه را بشيوه خودشان، بشيوه شورايى اداره كنند، ميليونها زنى هستند كه در خيابانها ″نه توسرى، نه روسرى، رهبر منم، رهبر تويى، فرياد كن آزادى‶ فرياد ميكنند، ميليونها معلم و بازنشسته اى هستند كه در خيابانها سرود ″زير بار ستم نميكنيم زندگى، جان فدا ميكنيم در ره آزادگى، مرگ بر اين فقر و بندگى‶ سر ميدهند، ميليونها انسانى هستند كه منزلت و معيشت را حق بى چون و چراى خود ميدانند و ديگر هيچگونه تبعيض و نابرابرى را بر نميتابند؛ ميليونها انسانى كه خود مدعى هستند. آنها رهايى خود را نه در آسمانها ميجويند و نه در توصل به ″مصلحين و نيك انديشان‶. اين ميليونها انسان خود را ناجى و رهاننده خود و جامعه خود ميدانند. آنها اجازه نخواهند داد به ادامه حيات سيستمى كه استثمار كارگر و انباشت ثروت در دست يك اقليت و توليد و بازتوليد فقر و محروميت براى اكثريت، حفظ تبعيضات گوناگون در جامعه از جمله تبعيض بر زن، جزيى از كاركردش و فلسفه وجودى اش است. و بهتر است مدافعين خجول نظام طبقاتى و سخنگويان نظام استثمارگر سرمايه دارى اين را بدانند كه ميليونها مردمى كه امروز در خيابانها هستند و همه نوع ستم و تبعيض را زير ضرب گرفته اند، همزمان در حال سازمان دادن و آماده كردن خود براى اداره جامعه نيز هستند؛ جامعه اى انسانى با يك سيستم ادارى انسانى. اين مردم اداره جامعه را بدست ضد كمونيستها و بدست مدافعين سيستم طبقاتى نخواهند داد.

جلیل جلیلی

١٨ جولای ٢٠٢٢

اینرا هم بخوانید

مهاجرت و سودای زندگی بهتر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۲۶موج گسترده مهاجرت در سال های اخیر نشانی از وضع اسفناک معیشت زندگی …