ناصر اصغری: در کنار لنین ماندن

عکس همراه این یادداشت مربوط به سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۴، در بحبوحه انقلاب اکتبر و جنگ داخلی نیست که لنین محبوب ترین شخصیت آن دوران بود. مربوط به سالهای بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم نیست، که مجسمه لنین را در بسیاری از کشورهای بلوک شرق بالا بردند. مربوط به سالهای متأخرتر در روسیه نیست، که مردم در اوج استیصال از سر بیکاری و فقر در ناستالژی گذشته فرو رفته‌اند. این عکسی است از قلب دژ سرمایه‌داری، در شهر سیاتل آمریکا که توده‌های عاصی از وضع موجود در کنار لنین قرار گرفته و با مظهر ‌انقلابی‌گری عکس می‌گیرند.


چند سال پیش که درباره “شورای واشنگتن”، شورای شهر سیاتل در سال ۱۹۱۹، مطالعه می‌کردم وجود مجسمه فوق را کشف کردم. بسیاری از کسانی که این عکس را این روزها در رسانه‌ها دیده‌اند، نمی‌دانستند و بعضا هنوز هم نمی‌داننند که این مجسمه‌ای واقعی از لنین است. مجسمه فوق در سال ۱۹۸۸ درست و در چکسلواکی افراشته شد، اما بعدا همانند بسیاری از مجسمه‌های دیگر دوران استالین به زیر کشیده شد. در سال ۱۹۹۳ یک آمریکائی آن را خرید و به سیاتل واشنگتن (آمریکا) آورد. اما قبل از اینکه بتواند پروژه‌اش را برای برافراشته آن در آن شهر عملی کند، فوت کرد.


من در دوران جوانی، در بحبوحه انقلاب ۵۷ و با کمک چند فامیل روشنفکر دانشگاه رفته، کمونیست شدم. چند سال بعد از اینکه بطور جدی وارد دنیای سیاست شوم، دیوار برلن و دم و دستگاه بلوک شرق فروریخت. مثل بسیاری از سوسیالیستهای آن دوران، کتابهای مارکس و لنین‌ام را برای جا باز کردن برای کتابهای پوپر و این و آن روشنفکر لیبرال دور نیانداختم؛ بلکه ابتدا به مطالعه دقیقتر مارکس پرداختم که ببینم آیا اشکالی هست که من متوجه نشده‌ام! گرچه آنها را با چشم انتقادی خواندم اما از همان شروع آن برایم واضح بود که اشکالی نمی‌تواند در متد انتقادی و تئوریهای مارکس باشد. سراغ لنین و انقلاب اکتبر رفتم و هر چه بیشتر خواندم بیشتر به صحت پراتیک او پی بردم و در کنارش مانده و او را بیشتر از بیش همراه خود و دیگر توده‌های ناراضی از دنیای طبقاتی دیدم. امروز که توده‌های بیشتری را در کنار او می‌بینم، می‌بینم که میلیونها کارگر معترض به این وضعیت به او روی آورده و با او عکس می‌گیرند، حالم در این دوران سخت کرونا بهتر می‌شود که در این سال‌ها در کنار لنین ماندم، دائم او و متد او را تبلیغ کرده، درباره‌اش نوشتم و دیگران را به مطالعه عمیق و دقیق او فراخواندم.
اگر خلاصی‌ای از این وضعیت ممکن باشد، تنها با روی آوری دوباره و همه جانبه به لنین است که این امر ممکن خواهد شد.
۱۴ ژوئن ۲۰۲۰

اینرا هم بخوانید

ضرغام اسدی: در مورد حمله پهبادی و موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل