سخنی با دانشجویان دانشگاهها در شهرهای کردستان

دانشگاه تاریخا مکانی برای روشنگری در جدالی که جامعه با حاکمیت داشته است بوده. مفهوم دانشگاه و دانشجو سنتا مترادف با آزادیخواهی، برابری طلبی و تقویت مبارزات بخشهای مختلف جامعه است.
میتوان بیشتر از اینها به خصلتها، نقش و جایگاه دانشگاه در تقویت و تاثیر گذاری بر روند مبارزات مردم اشاره کرد اما قصد از نوشتن این یادداشت تلنگری به دانشجویان در دانشگاههای شهرهای کردستان است.
هر سال بمناسب شانزده آذر روز دانشجو، دانشجویان در شهرهای مختلف ایران بویژه در تهران، نقش خود در دفاع از آزادی، برابری و حمایت از جنبشهای اعتراضی در جامعه علیه حکومت را بنمایش میگذارند.
مبارزه و نقش دانشگاه در مبارزات روزمره مردم در ایران، به معنی حمایت دانشگاه و دانشجویان از مبارزات کارگری، حمایت و پشتیبانی از مبارزات بخشهای مختلف مردم در مبارزات روزمره شان در مقابل حاکمیت، هیچگاه برای دانشگاه امری صنفی نبوده است. این نقش را از سوی دانشگاه و دانشجویان چه در دوران حکومت پهلوی و چه در دوران حکومت اسلامی شاهد بوده ایم
آنچه که اما غایب و یا در بهترین حالت بشدت ضعیف است، ایفای نقش دانشگاه و دانشجویان در دانشگاههای شهرهای کردستان در قبال تحولات سیاسی در جامعه است.
ممکن است دانشجویانی در دانشگاههای شهرهای کردستان بگویند که، “آنان مبارزات خود را در محدوده شهرهای کردستان پیش میبرند.” سئوال این است کدام مبارزه و حول چه خواست و مطالباتی و برای رسیدن به کدام هدف؟
اگر این را بپذیریم که دانشجویان دانشگاههای شهرهای کردستان فعالیت و مبارزات خود را در محدوده شهرهای کردستان دنبال میکنند، در حمایت از تلاش و فعالیت زنان در هشت مارس ها در شهرهای کردستان چرا حضور ندارند؟، در روزهای جهانی کودک و در فستیوال های آدم برفی ها در شهرهای کردستان چرا کسی آنان را نمیبیند؟ در برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در شهرهای کردستان و در حمایت از فعالین جنبش علیه اعدام، در حمایت از فعالین محیط زیست، در حمایت از حیوانات و دهها عرصه انسانی و اجتماعی دیگر چرا بیانیه ای یا اعلامیه ای در حمایت از این همه فعالیت انسانی در شهرهای کردستان را مردم از آنان نمیبینند؟
قطعا همچون افراد کسانی از دانشجویان در دانشگاهای کردستان هستند که بمثابه فرد در بسیاری از عرصه هایی که اسم برده شد دخیل هستند و حتی در ابعاد سراسری نیز فعال هستند. اما سخن بر سر نقش فعالانه افرادی انگشت شمار نیست که در این ظرفیتها ظاهر میشوند بلکه سخن بر سر ظاهر شدن در قامت دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه یک یا چند شهر در کردستان است. سخن بر سر بخشی از جامعه است که میتواند در سطح ماکروتری نه تنها در فعل و انفعالات و تحولات سیاسی در شهرهای کردستان بلکه در ظرفیت ایفای نقش سراسری تری برای پیشبرد امر مبارزات مردم رسالت پیشرو بودن خود را عرضه کند.
آیا این سئوال برای دانشجویان دانشگاههای شهرهای کردستان مطرح نبوده است که چرا پیوند بین کارگر اهل سنندج و مهاباد با کارگر اهل تهران و اهواز و شوش حول اهداف و مطالبات، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مبارزاتیشان هر روز عمیقتر میشود اما این پیوند بین دانشجویان شهرهای کردستان با دانشجویان در تهران، اصفهان و مشهد غایب است؟ و به طبع همین در مورد جنبش برابری طلبانه زنان و غیره که ابعاد فراشهری و فرا استانی دارد اما در مورد دانشجویان دانشگاههای شهرهای کردستان اینگونه نیست.
میتوان در این زمینه و زمینه های دیگری که به نقش و جایگاه دانشجو و دانشگاه در شهرهای کردستان در امر مبارزه مربوط است به بحث و دیالوگ بیشتری پرداخت تا بشود مانع و مشکل اصلی را برطرف کرد. با اینجال آنچه که عجالتا تا شانزده آذر میتواند نقش و رسالت دانشجویان دانشگاههای شهرهای کردستان را به افکار عمومی نشان دهد این است که بمناسبت این روز و به اسم دانشجویان فلان دانشگاه در همبستگی با دانشجویان سراسر کشور و در راستای مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم در اوضاع سیاسی ابراز وجود کرده و با بیانیه و اعلامیه نقش و رسالت خود را در رابطه با شانزده آذر و در قبال تحولات سیاسی امروز بنمایش بگذارند.
عبدل گلپریان
۱۳ آذر ۱۳۹۹

اینرا هم بخوانید

راه حل سقز علیه تهاجم شیمیایی- عبدل گلپریان

روز یکشنبه ۲۰ فروردین دست‌کم شش مدرسه دخترانه در شهر سقز به‌طور هم‌زمان هدف حملات …