سیل در آذربایجان و کردستان و زنجان، علل خسارات جانی و مالی

سیل در هفته های گذشته در آذربایجان و کردستان و زنجان و شمال ایران خسارات جانی و مالی زیادی به مردم وارد آورد. دل هر انسانی از مشاهده ابعاد این سانحه طبیعی بدرد میاید و بالافاصله  چند سوال پایه ای ذهن انسان را به خود مشغول میکند. در دنیای امروز، در قرن بیست و یکم، با وجود پیشرفتهای شگرف بشر در زمینه های مختلف تکنولوژیکی، با وجود ثروت عظیم منابع طبیعی در ایران، چرا باید ما نتوانیم، جلو خسارات مالی و جانی چنین سوانحی را به حداقل برسانیم؟ آیا در اروپا و امریکای شمالی هم سیل چنین خساراتی را براحتی به مردم وارد میکند؟ اگر میتوان، چرا اقدامی صورت نمیگیرد؟ آیا حکومت در برابر جان و مال مردم مسئول است؟ و یا باید مردم به حال خودشان رها شود که در فقر و فلاکت و تبعات چنین سوانحی زجر بکشند؟ مردم چکار میتوانند بکنند؟ با اینهمه مصیبت اجتماعی و اقتصادی ناشی از نابسامانی اوضاع چه باید کرد؟

در نوشته ای کوتاه ، نمیتوان به همه این سوالات همه جانبه جواب داد. ولی مختصر میشود به رئوس و دلائل پایه ای برخی از این سوالات پرداخت.

در دنیای امروز در برخی کشورهای اروپائی و برخی جاهای امریکا و کانادا و یا ژاپن ، ابعاد خسارات سیل به حداقل کاهش یافته است. چگونه؟ دولتها در این کشورها تلاش کرده اند در درجه اول وضعیت زیست محیطی و یا بهتر بگویم حالت طبیعی خاک در دامنه های کوهها و مراتع پائین دست را بهم نزنند و حفظ کنند. چرا که حالت طبیعی زمین عمدتا و نه همیشه، خود میتواند در مواقع بارشهای سنگین آب را بطرف رودخانه ها و پشت سد ها و بطرف دریاچه ها و تالابها هدایت کند. تنها کاری که باید کرد، اضافه کردن ابنیه های فنی در مسیر های یاد شده برای انتقال بهتر مقادیر زیاد آب بطرف رودخانه هاست. در خود رودخانه های بزرگ لایروبی میتواند میزان انتقال آب در مواقع سیل را بالا ببرد و در نتیجه سیل بطرف مناطق مسکونی و یا  مزارع و غیره سرازیر نشود. در کل میتوان گفت که بشر قادر است سیل را به میزان خیلی بالائی کنترل کند. این در دنیای امروز امکانپذیر است.

در این مورد در ایران چه اتفاقی افتاده است؟ دامنه کوهها و زمینهای پایین دستی و مراتع در معرض تخریب بی مهابا قرار گرفته است. کوچکترین توجهی به حفظ وضعیت طبیعی زمین نشده است. هیچگونه تمهیدی نظیر احداث ابنیه فنی های لازم برای هدایت سیل در مواقع اضطراری صورت نگرفته است. در نتیجه با کوچکترین بارش غیر طبیعی، سیل راه افتاده و از مردم قربانی میگیرد و دار و ندار مردم را از بین میبرد. و بدین گونه است که باید گفت باعث و بانی چنین حوادث ناگوار، از بین رفتن جان و مال مردم، رژیم جمهوری اسلامی است و بس!

چه باید کرد؟ مردم قرار نیست قربانیان ساکت و خاموش این حوادث باشند! مردم باید و میتوانند با اعتراض متحدانه در چنین مواقعی رژیم را تحت فشار قرار دهند و حق شان را از حلقوم این جانیان دزد و چپاولگر بگیرند. رژیم با بیشرمی، در اخبار مربوط به امداد به مردم سیلزده، میگوید چند صد چادر و چند هزار تخته پتو ، آنهم سه روز بعد از سیل ارسال کردیم!! زهی بیشرمی! با وجود میلیاردها میلیارد ثروت که در دست رژیم و دولت است، در قرن بیست و یکم میخواهند مردم را در چادر و با پتو در مقابل سرما و باران ابتدای بهار در آذربایجان و کردستان و زنجان حفاظت کنند! انتقال کانکسهای موجود در انبار صدها کارخانه کانکس سازی در ایران ظرف یکی دو روز نه تنها مشکل نیست، بلکه براحتی امکانپذیر است.  مشکل اینجاست که حضرات آیت الله دزد و آدمکش و دولت متبوعشان نمیخواهند، گوشه کوچکی از دزدیهایشان کم شود. خرید کانکس و انتقال سریع آنها به مناطق سیلزده، برای آقایان هزینه دارد و به همین دلیل ساده نمیخواهند هزینه کنند. سر مردم را  هر طوری شده باید شیره مالید و با چادر و پتو میشود سر و ته قضیه را هم آورد. اگر مردم شهرها هم خواستند مستقلا و راسا کمک کنند، سر راه شان باید سبز شد  و مثل زلزله ورزقان، گفت که شما مردم کمکهایتان را به ما بدهید ما به نام خودمان به مردم میدهیم!! از این بیشرمتر دیگر نمیشود عمل کرد!

مردم نباید ساکت بنشینند، مردم میتوانند با قدرت اعتراضات متحدانه و وسیع خود رژیم را به پرداخت خسارات وادار کنند. برای رژیم پرداخت این نوع هزینه ها، خیلی راحت و امکانپذیر است. طبیعی است که او براحتی و در قدم اول، انواع بهانه ها را برای انجام ندادن وظائف اش خواهد آورد. ولی به محض پر زور بودن سمبه عقب خواهد نشست.

مردم باید خواهان تامین مسکن مناسب و در محلهای امن باشند. مردم باید بازسازی جاده ها و پلها و بازسازی مزارع و باغات آسیب دیده را از مسئولین دولتی بخواهند، خیلی راحت است که مردم بگویند که قرار نیست که ما بیافتیم و بمیریم!  بدون مسکن مناسب، بدون آب و برق و گاز و جاده دسترسی و امکانات زیستی مردم، از بین میروند. اینها خواستهائی است که رژیم باید جوابگو باشد. در مناطق سیلزده مردم میتوانند دور هم جمع شوند. مجمع عمومی نام همین دور هم جمع شدن و تصمیم گیری جمعی است. باید منظما برای طرح خواستها به مقامات و مسئولین، جمع شد و تصمیم گرفت که چه باید کرد. نمایندگان همین مجامع عمومی هر روز باید مردم را در جریان پیگیری کارهایشان قرار دهند. ثروت عمومی این جامعه، ثروت این مردم در دست دولت و رژیم است. ثروت عمومی مردم، نفت و گاز و معادن طلا و مس و دهها و صدها معادن مختلف است که در اختیار دولت است. بنابراین ساده است که مردم فکر کنند، منطقا این وظیفه دولت است که همه خسارات وارده را جبران و آینده شغلی و زندگی نرمال مردم سیلزده را تامین نماید. نمایندگان منتخب مردم که برای پیگیری خواستهایشان به ادارات و مسئولین مراجعه میکنند، نباید قول سردواندن های اینها را بخورند، اینها استاد دروغ و ریا و جواب سرراست ندادن به مردم اند! نباید به این نوع سیاست شان تن داد! تجریه 37 سال زندگی در زیر سایه رژیم جمهوری اسلامی اینرا ثابت کرده است. درصورت عدم دریافت جواب مناسب، ساکنان مناطق سیلزده بصورت دسته جمعی و بهمراه خانواده ها باید در مقابل ادارات دولتی چادر بزنند. تنها راه دستیابی به خواستهایمان، اعتراضات متحدانه و پیگیرانه مردم معترض است!

25 اپریل 2017 برابر با 5 اردیبهشت 1396

اینرا هم بخوانید

تجربه گرانبهای مبارزه کارگران کارخانه کمباین سازی تبریز

تقریبا از حدود سه ماه قبل کارخانه کمباین‌سازی تبریز به تعطیلی کشیده شده است. کارگران …