ما مردم معترضیم نه بی تفاوت ( نگاهی به یک کارتون مانا نیستانی)

همانگونه که انتظار می رفت تبهکاران حاکم به روش همیشگی شان در مقابل فجایعی که می آفرینند در قبال اتوبوس خوابی هم ابتدا آنرا بی اهمیت دانستند، بعد کلا منکر شدند و نهایتا هم دستور “جمع آوری” دادند. بی خانمانی پدیده ای است که در سرمایه داری اوج وسیعی گرفته و چهره زشت این به قول مارکس نفرین اجتماعی را بیشتر از پیش نمایان می سازد. این پدیده با هیچ دستوری به پایان نمی رسد چون مدام باز تولید می گردد. چرا که در سرمایه داری تا وقتی نفر مهم است که به کار استثمار سرمایه بیاید به غیر از آن هر چه بر سرش آمد سرمایه داری خودش را مسئول نمی داند. در جمهوری اسلامی نیز مقصر جلوه دادن خود مردم برای هر بدبختی ای که سر مردم می آید شیوه ای روتین است برای فرار از تبهکاری هایش هست.


خبر اتوبوس خوابی در تهران انعکاس وسیعی داشت و کارتونیست هایی نیز هم به فراخور حالشان این را انعکاس دادند. از جمله ایشان مانا نیستانی بود. و ایشان در آنچه به تصویر کشیده بار دیگر تاکید می کند که آنچه بر سر مردم ایران آوار شده نه وجود حکومت اسلامی بلکه نتیجه بی تفاوتی خود مردم است.
از جمله مانا نیستانی در یکی از آخرین کارهای منتشره شده اش در سایت “دویچه وله” به “اتوبوس خوابی” پرداخته است. او نیز در مقابل این فاجعه که مسبب آن تنها حکومت اسلامی و سرمایه داری است، در این کارتون این پدیده را به بی تفاوتی مردم نسبت داده است. در این کارتون مردمانی فقیری به تصویر کشیده شده اند که بی توجه به زیرپایشان تنگ هم از میله اتوبوس آویزان هستند و پا روی تن اتوبوس خوابی گذارده اند. حتی آن کسی که معلوم است چند وقت دیگر نوبت اوست به این روز بیفتد، توجهی به وضعیت ندارد. و این اولین بار نیست که مانا نیستانی در مواجهه با فجایع رخ داده، مردم را مسبب آن معرفی میکند. در این رابطه میتوان به کارتونی از ایشان اشاره کرد که در هنگام قتل فجیع دخترک نوجوان، رومینا اشرفی که بوسیله پدرش با داس به قتل رسید. در آن کارتون این قتل تماما به این ربط داده شد که این مردم هستند که با حرفهایشان موجبات قتل رومینا اشرفی را فراهم آوردند و داس را به دست پدر دادند و فراموش شد که این مردم مگر در چه شرایطی زندگی می کنند؟ آیا مگر جز این نیست که از همان کودکی در گوش همه خوانده اند که زن ناموس مرد است و بنابراین سزاست که برای دفاع از ناموس هر گونه خشونتی حتی کشتن به فجیع ترین شکل اجرا شود.


پدیده اتوبوس خوابی (بی خانمانی) در شرایط حاکم بر ایران نه نتیجه بی اعتنایی مردم بلکه دستاورد نظام سرمایه داری اسلامی حاکم است. این کمال بی انصافی است که مردمی که به اشکال مختلف در مبارزه با حاکمیت سیاه رژیم اسلامی سرمایه هستند اینگونه بی توجه و بی رحم نشان داده شوند. این مردم یا ما مردم دیگر باید چه بکنیم که به برخی ثابت شود که مصیتهایی که مانند یک آوار سنگین ما را دچار رنج و محنت کرده نه نتیجه اعمال ما و بی تفاوتی خودمان بلکه نتیجه کارکرد نظام طبقاتی سرمایه داری و مصیبت بار ترین‌اش، نوع اسلامی و غارتگر آن است. ما مردم چرا باید یکی از در بخوریم یکی از دیوار؟ ما مردم گرفتار، که همیشه هشت مان گره نهم مان هست و از آن بدتر دیگر چیزی نداریم که گرو چیزی دیگر باشد، باید تاوان سیاستهای حکومت فاشیست اسلامی را هم بدهیم و این چنین تحقیر شویم که در کارتونی این چنینی به تصویر کشیده شده‌ایم.
در واقعیت امروز جامعه ایران اما مردم بارها به صورت توده ای و سراسری دست به اعتراض زده اند. کارگران در بخشهای مختلف هر روز در کار اعتراض و اعتصاب هستند. بازنشستگان فریادشان به آسمان بلند است. کشاورز، معلم ، زنان ، مادران دادخواه، زندانیان سیاسی، دانشجویان و و و… همگی در اعتراض هستند، و به شرایطی اعتراض دارند که یکی از عوارض اش اتوبوس خوابی است.


همین مردم ظاهرا مفلوک در چهار دهه گذشته و مشخصا از دی ماه ۹۶ به این سو در تلاش بودند که این بختک اسلامی را از زندگی خود بردارند. این مردم خواستار این هستند که منزلت شان رعایت شود. کرامت انسانی را حق مسلم خود می دانند و این را همیشه در اعتراضاتشان در شعارهایشان انعکاس داده‌اند. و همین مردم کارتونیست‌ها را بارها وادار کرده اند که قدرت شان را به تصویر بکشند (مانا نیستانی خود بارها قدرت مردم را به بهترین شکل در کارهایش انعکاس داده است)؛ اما آنچه در کارتون فوق به تصویر در آمده چهره واقعی ما مردم ایران نیست. مردمی که در کف خیابان معیشت و منزلت خود را فریاد می زنند. حق خود را زندگی شرافتمندانه و انسانی میدانند و برای آن هزینه سنگینی در طول چهار دهه داده اند و دور نیست به آن برسند.*

کارگرکمونیست ۷۰۹

اینرا هم بخوانید

زنان مغرور و رژیم مفلوک – یاشار سهندی

مندرج در ژورنال شماره ۷۰۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …