به عکس سمیرا سبزیان که ۲۸ آذر اعدام شد بادقت نگاه کنید! ما مردم، ما آدمهای بالغ، ما انسانهایی که در گوشهوکنار دنیا شاهد کشتار هر روزه زنان و کودکان توسط یکمشت خونخوار اسلامی هستیم، نشستیم و نظارهگر شدیم که این دختر جوان “سمیرا سبزیان فرد” را که درسن ۱۵ سالگی به ازدواج داده شد، به بالای دار بکشند. مثل همه موارد دیگر او ابتدا زیر شکنجه به قتل اعتراف کرده و بعد انکار کرده است. طبعاً قربانی شدن یک فرد به هر شکلی جنایت است. اما آیا ده سال زندان و شکنجه برای مجازات این قتل کافی نبود؟ آیا آن شرایطی که این دختر را مجبور کرد که در کودکی با مردی که نمیدانم چندبرابر او سن داشته همخواب شود مقصر نیست
در کشورهای متمدن مجازات اعدام وجود ندارد و حبس ابد در خیلی موارد بعد ازحدود ده سال عملاً به پایان میرسد. بعلاوه کودکان حتی اگر جنایتی کرده باشند مجازات نمیشوند؛ بلکه به مراکز بازآموزی منتقل میگردند. سمیرا هنگام قتل کودک بود.
گزارشها در مورد سمیرا تکاندهنده است. او ده سال در زندان زجر کشید. او مادر دو کودک بود. او هنگام اعدام زبانش بند آمده بود. قدرت حرکت را از دستداده بود. او را روی برانکارد گذاشتند و بهپای چوبه دار بردند. تف بر این نظام و این سیستم! ما مردم اگر تکان خورده بودیم، اگر به اشکال مختلف اعتراض کرده بودیم، اگر صدای او شده بودیم، شاید میتوانستیم مثل موارد دیگر کاری کنیم که این دختر جوان که در زندان زیر شکنجه خرد شده بود، اعدام نشود؟ شاید… در موارد متعددی با کمپین و اعتراض انسانهایی را نجات دادهایم. بههرحال شخصاً به ویژه از قربانی شدن کودکانی که قربانی شرایط غیرانسانی حاکم میشوند، عمیقاً احساس شرمندگی میکنم.
میدانم که نجات او ساده نبود. یک باند آدمکش با ایدئولوژی توحش عصر بربریت بر این جامعه و زندگی مردم سوار شده و هر روز دارد جان تعدادی را میگیرد. شعارش هم این است: بکش تا بمانی. حکومت اسلامی حکومت مرگ و نیستی است. حکومت چپاول است. حکومت تجاوز است. حکومت نابودکردن تعقل و تمدن است. حکومت به صلابه کشیدن انسانیت است.
هر روزی که ما مردم زودتر دست در دست هم دهیم و این ماشین جنایت را در هم بکوبیم، جان دهها انسان دیگر را که در آستانه قتل و اعدام هستند نجات دادهایم. به سمیرا و سمیراهای دیگر فکر کنیم.
منتشر شده در نشریه ژورنال شماره ۶۰۸