نگاه هفته: مجموعه اخبار و گزارشات هفته در شهرهای کردستان

دختران خیابان انقلاب در بوکان و سقز تکثیر شد!

٨ مارس امسال در کردستان!

دختران خیابان انقلاب، جنبشی نوین علیه حجاب اجباری و اسلامی است. این جنبش ادامه اعتراضات رادیکال دی ماه است. جنبش زنان و مردان آزادیخواه در ایران تحت حاکمیت حکومت اسلامی در چهار دهه گذشته وجود داشته، با آغاز حاکمیت خود گمارده حکومت اسلامی،  اعتراض و مبارزه زنان وجود داشته،  در مراسم ٨ مارس ١٣٥٨ زنان و مردان علیه سیاستهای حجاب اجباری و پوشش اجباری، علیه اوباش اسلامی و حزب الله دست به اعتراض زدند. در ٤ دهه گذشته در داخل ایران و خارج از کشور جنبش رادیکال علیه سیاستهای مردسالارانه، ستم کشی زنان و سیاستهای زن ستیزی حکومت اسلامی در میدان مبارزه حضور داشته است. دو فاکتو کردن سنگسار زنان یک دستاورد مهم این جنبش است. مراسمهای روز جهانی زن، مارش های اعتراضی زنان، قطعنامه های مراسم روز جهانی زن عرصه های مدارم جامعه و جنبش برابری و آزادیخواهانه زنان و مردان علیه اسلام سیاسی و نهادهای ارتجاعی و ضد زن نظام اسلامی بوده  است.

عروج دختران خیابان انقلاب اگر بر خودآگاهی سیاسی و طبقاتی جامعه و تلاش رهبران و فعالین چپ و کمونیست جنبش آزادیخواهانه، متکی بوده خود نیز در اثر تحولات پایدارتر و اعتراضی جامعه در دی ماه ٩٦  به این شکل، دختران خیابان انقلاب پا بمیدان مبارزه کذاشته است.

خوشبختانه در سقز و بوکان دختران خیابان انقلاب تکثیر شده اند.

زنان آزادیخواه!

در شهرهای کردستان مراسمهای روز جهانی زن پدیده آشنایی است. جامعه شهری با روز جهانی زن، اهداف جهانشمول و امیال این جنبش درگیر شده.  شهرهای کردستان شاهد حضور زنان پیشرو و انقلابی علیه ستم کشی بر زنان بوده و امروز بیش از هر دوره ای شرایط سیاسی و اجتماعی برای برگزاری مراسمهای روز جهانی زن فراهم شده است. دی ماه ٩٦ با خواست و شعارهایش، با صدای نارضایتی های طبقاتی علیه فقر و بیکاری و برای رفاه و معیشت در شان انسان امروز و باور به همگام شدن و هم صدا شدن در سطح میلیونی را با دستاوردهایش نهادینه و سنت های رادیکال سیاسی و اجتماعی جامعه و مردم ناراضی به زندگی تحت حاکمیت جنایتکارترین رژیم دنیا را ده ها گام بجلو سوق داده است. اعتراضات کارگران و مردم همچنان ادامه دارد، اعتصابات و نارضایتی کارگران و مردم  کوبنده تر، رادیکال تر سیمای اعتراض جامعه ایران شده است. هم اکنون شهرهای کردستان شاهد اعتصاب مردم در شهرهای بانه و پیرانشهر است. کارگران نانوایی، ساختمانی و شهرداری ها در حال اعتراض و نارضایتی هستند. در جامعه ای پویا و زنده پتانسیل های مثبت برای تجمع و حمایت و همگامی سریعتر و پرفدرت تر ایجاد میشود.

جنبش آزادیخواهانه زنان در شهرهای کردستان با بکارگیری پتانسیل های موجود در جامعه میتواند منشا بدست گرفتن اقدامات ابتکاری از جمله تجمع و مارش گرامیداشت روز جهانی زن، باشد.

تکثیر جنبش دختران خیابان انقلاب برای استقبال از روز جهانی زن امری فوری و ضروری است!

 

٦ روز مهلت کارکنان و کارگران شهرداری مهاباد به مقامات برای پرداختن حقوق معوقه شان

حدود ٧٠٠ تن از کارکنان و کارگران شهرداری مهاباد، ٧ ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده اند.

اعتصاب مردم شهرهای بانه و پیرانشهر در ٥ اسفند ماه در اعتراض به بستن مرزها.

 

تجمع اعتراضی تنباکو کاران مریوان

روز شنبه٥اسفند ماه٩٦ تنباکو کاران مریوان در اعتراض به عدم دریافت چند ماهه پول تنباکو های فروش رفته خود؛ در مقابل اداره دخانیات این شهر تجمع کردند و خواستار پرداخت پولهای خود شدند.

 

مردم شهر بانه و حومه بدلیل بسته شدن راههای رفت و آمد مرز ایران و عراق فراخوان اعتصاب عمومی دادند.

مردم این مناطق که اساسا معیشتشان به باز بودن راههای مرزی بستگی دارد با بسته شدن این راهها با مشکلات جدی معیشتی روبرو شده اند.

در نتیجه بیکاری گسترده در استان کردستان اکثر مردم این منطقه از راه کار و بازرگانی در این مرزها امرار معاش میکنند. حکومت اسلامی این تنها راه منبع درآمد مردم را نیز بسته است.

مردم در اعتراض به این سیاست دولت فراخوان اعتصاب عمومی دادند. روز پنجم اسفند شهر بانه تعطیل شد و مردم دست به اعتصاب عمومی زدند.

رژیم جمهوری اسلامی باید فوری و بدون قید شرط مرزها را در این منطقه باز بکند.

مردم شهرهای بانه و پیرانشهر متحدانه علیه سیاستهای حکومت اسلامی بستن مرزها و بیکاری هزاران مردم دست به اعتصاب زند.  یک دستاورد مهم اعتصابات اتحاد و همگامی مردم در اشکال اعتصاب بود. و یک دستاور مهم دیگر دسته بندی کردن خواسنهای مردم اعتصاب کننده است. خواستها؛

 

١- باز کردن مرزها که توسط حکومت اسلامی و اقلیم کردستان عراق بسته شده اند.

٢-  اسم نویس کامل اسامی بیکاران، و تحت پوشش قرار دادن کارگران بیکار، جوانان تحصیلکرده و کارگران اخراجی

٣-   ایجاد شغل مناسب برای کسانیکه توانایی اشتغال دارند.

٤-  تحت پوشش قرار دادن حقوق و مزایا برای آندسته از کارگران و رحمتکشان که در سن بازنشستگی قرار دارند

 

تجمع اعتراضی سنندج؛

٧ اسفند٩٦،  دهها خانواده در مقابل اداره مسکن و شهر سازی تجمع کردند و خواهان روشن شدن پروسه تحویل مسکن مهر شدند. مسئولین بی توجه به خواستهای آنها تا کنون هیچ پاسخی به مردم نداده اند.

این خانواده ها با شعار فرماندار پاسخگو است! فرماندار باید بیائید اینجا و جواب بدهد! و…. وارد کریدور ساختمان شدند. این تجمع تا انتشار خبر همچان ادامه داشته است!

 

قاتل خاموش جان ٢ نفر را در سقز گرفت

نشت گاز مونواکسیدکربن بامداد دوشنبه در شهر سقز، مادر و فرزندش را به کام مرگ کشاند.

 

کارگران نانوایی های سنندج  و مریوان علیه وضعیت بد معشتی و دستمزدها.

مردم شریف ایران!

این روزها بحث بر سر وضعیت بد معیشتی٬ تبعیض و فساد سیستماتیک٬ موضوع تورم و گرانی کمرشکن کالاهای ضروری خانواده های کارگری، هزینه های بالای آموزش و درمان ، ‍‍‍پایین بودن دستمزدها و در کل، وضعیت نابسامان اقتصادی حاکم بر جامعه٬ دغدغه مردم٬ کارگران٬ محافل و تشکلات کارگری و… شده که ما کارگران خباز متشکل در انجمن صنفی کارگران خباز سنندج هم فارغ از آن نیستیم.

پیرامون اعتراض ما کارگران خباز سنندج به عدم حل مشکلاتمان

اولین مورد٬ عدم افزایش دستمزدهایمان می باشد. موضوع عدم افزایش حدودا ً چهار ساله دستمزد ما کارگران خباز به حاکم بودن عرفی غیر قانونی برمیگردد و آن منوط کردن افزایش دستمزد کارگران خباز به افزایش نرخ نان می باشد که اقدامی کاملا غیر قانونی به حساب می آید چون در هیچ جای قانون اشاره نشده که افزایش نرخ کالای تولیدی توسط کارگر دستمزد وی را تعیین می کند. لذا حاکم شدن این عرف در تعیین دستمزد ما با توجه به تورم و گرانی کالاهای اساسی کارگران٬ سطح زندگی و معیشتمان را به سراشیبی سقوط سوق داده چون مبنای دستمزد فعلی ما کارگران خباز تورم سال ١٣٩٣ می باشد یعنی به هر شکلی حساب کنیم دخل و خرجمان تحت هیچ مکانیسمی با هم جور درنمی آید و جواب گوی تورم موجود در کشور نیست.

دومین مورد٬ موضوع عدم اجرای آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور برای همه کارگران شاغل در کارگاه های خبازی می باشد. سخت و زیان آور بودن کار در کارگاه خبازی در سنندج تنها برای مشاغل شاطری و نان درآری اعمال می شود در حالی که دیگر کارگران از خمیرگیر و چونه گیر گرفته تا وابر علی رغم ارتباط با گرما ساعات طولانی در روز را ثابت و بدون حرکت می ایستند که این کار در دراز مدت کارگر را دچار انواع و اقسام بیماری از دیسک کمر گرفته تا واریس و مشکلات بیضه ای و… می کند.

بحث دیگری که مطرح است٬ دخالت غیر قانونی اداره تعاون٬ کار و رفاه اجتماعی استان کردستان و شهرستان سنندج در مهندسی کردن انتخابات هیات مدیره انجمن صنفی کارگران خبازی های سنندج می باشد که از کاندید شدن دو تن از نمایندگان فعلی این تشکل کارگری ( جمیل شهابی و یداله صمدی ) جلوگیری به عمل می آورد و بدون دلیل محکمه پسند بطور شفاهی به آنان اعلام شده که حق شرکت در انتخابات هیات مدیره این انجمن کارگری را ندارند.

ما کارگران خباز سنندج چند خواسته ای را به شرح زیر اعلام می داریم.

١. ما مخالف هرگونه افزایش قیمت کالاهای ضروری سفره کارگران٬ علی الخصوص نان می باشیم. به زعم ما افزایش نرخ نان در راستای اهداف سیاسی و اقتصادی دولت صورت می گیرد٬ افزایش قیمت کالاها خلاف ادعای کارشناسان اقتصادی نزدیک به دولت هیچ گاه به بالا رفتن رفاه اجتماعی طبقه کارگرکمک نمی کند٬ که هیچ بلکه سود حاصله از آن به جیب مبارک دولت و شریک اجتماعی شان ( کارفرمایان ) سرازیر میشود.

٢. تمامی کارگران شاغل در کارگاه های خبازی به دلایلی که شرح آن داده شد می بایست کار آنها سخت و زیان آور تلقی شده و همه ما از بازنشستگی پیش از موعد بهره مند شویم.

٣. ما کارگران به دخالتهای غیر قانونی وزارت تعاون٬ کار و رفاه اجتماعی و ارگانهای متبوع این وزارت خانه یعنی اداره کل تعاون٬ کار و رفاه اجتماعی استان کردستان و شهرستان سنندج در امور تشکل کارگری خود معترض بوده و از این طریق بار دیگر اعلام می داریم٬ مجمع عمومی و عادی نهاد صنفی کارگران خباز آزادانه و بدون ممانعت هیچ نهاد دولتی برای کارگرانی که خود را کاندید می نمایند٬ در زودترین وقت ممکن برگزار گردد.

این خواسته ها به اضافه خواستهای قانونی دیگر بارها و بارها طی انجام اقدامات رسمی به سمع و نظر مسئولین دولتی ذیربط در قالب مکاتبات اداری و مراجعات حضوری ثبت گشته که تاکنون دربردارنده هیچ حاصلی نبوده است. فلذا ما کارگران خباز سنندج بدلیل بی توجهی و عدم پاسخگویی به مشکلات و معضلات مان که آنها را طی طوماری در مورخه ٢٦/١٠/٩٦ به شماره ١٠٧/١١الف رو به استاندار استان کردستان و دیگر مسئولین دولتی فرموله کرده بودیم٬ روز دوشنبه مورخه ١٦/١١/٩٦ با حضور جمع کثیری از کارگران خباز سنندج تشکیل جلسه داده که با امضا صورت جلسه ای تصمیم گرفتیم اگر مسئولین دولتی به این خواسته های قانونی ما کماکان بی توجه باشند. حق خود می دانیم در مقابل تهدیداتی که هستی مان را نشانه رفته است بیاستیم و برای احقاق حقوق خود و در حمایت از دیگر هم طبقه ای هایمان که در جای جای ایران از جمله کارگران نیشکر هفت تپه٬ کارگران ماشین سازی هپکو اراک٬ کارگران پتروشیمی بندر ماهشهر و… که آنان نیز برای احقاق حق دست به اعتراض زده اند؛ اعتراض خود را به جلو ارگان های دولتی ذیربط در سنندج منتقل خواهیم کرد.

جمعی از کارگران خبازی های سنندج و حومه

اسـفند سـال ١٣٩٦

 

مرگ ‌یکی‌ دیگر از کارگران ‌مصدوم‌ ساکن مریوان ‌در اهواز/هیچ مسئولی پیگیر وضعیت حادثه‌دیدگان نشد

یکی دیگر از ٨ کارگر اهل مریوان که ١٠ روز پیش از این در اهواز دچار سوختگی شده بودند، جان خود را از دست داد.  یکی از اعضای انجمن صنفی کارگران ساختمانی مریوان در ارتباط با این ٨ کارگر گفت: ٨ کارگری که برای یک لقمه نان حلال از شهرستان مریوان به دلیل بیکاری راهی شهر اهواز شدند تا در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شوند، متاسفانه حدود ١٠ روز پیش به دلیل انفجار کپسول دچار سوختگی شدند و به بیمارستان اهواز انتقال داده شده‌اند ولی با توجه به اخبار رسیده تاکنون هیچ فرد یا مقامی هیچ‌گونه پیگیری در خصوص شرایط این عزیزان نداشته است. این درحالی است که یک روز بعد از حادثه یکی از کارگران به اسم عطا دارتاشی اهل روستای دویسه به دلیل جراحات سوختی زیاد جانباخته و روز گذشته نیز یکی دیگر از کارگرهای حادثه انفجار به اسم محمد کریم محمدی جان خودرا از دست داده است.

این کارگر که عضو انجمن صنفی کارگران ساختمان در مریوان است، افزود: با این شرایط موجود تاکنون هیچ مسئول دولتی و غیردولتی از شرایط این عزیزان حادثه دیده هیچ خبری نگرفته‌اند و این به دردهای بی‌شمار روحی و جسمی این عزیزان افزوده است. مضاف بر اینکه این کارگران دفترچه بیمه‌شان تمدید نشده و هزینه‌های بیمارستان برایشان سنگین است.

 

جوانمیر مرادی; لقمه چرب کار«کودکان کار» چرا نصیب شهرداری ها نشود؟!

با گسترش روز افزون بیکاری که آمار اعلام شده آن توسط مراکز و مؤسسات مرتبط دولتی بین ٤ تا ٩ میلیون نفر است، فقر و نداری، بی تأمینی و گرسنگی زندگی و امنیت دهها میلیون انسان را به مخاطره جدی انداخته است. هر یک از این دهها میلیون انسان به قهر دره فقر و تباهی پرت شده که از نظر سنی و داشتن توان تحرک دارای وضعیت بهتری هستند، هر روزه برای به چنگ آوردن پاره نانی که بتوانند شکم خود و دیگر اعضاء ناتوان خانواده را سیر کنند، به هر جا و هرمکانی که امکان به کار گرفتنشان با کمترین مزد باشد و به هر خرابه و درهر سطل زباله ای برای یافتن مواد قابل بازیافت یا بازمانده نان و غذاهای فاسد شده سر می کشند.

بزرگسالان که از توان جسمی بیشتری برخوردار هستند معمولا در پاتوق های کارگران روزمزد (میدان های کار) از اول صبح حاضر می شوند و گاه تا آخر وقت روز به امید اینکه توسط صاحب ملک های در حال تخریب یا در حال ساخت و تعمیر برای ساعاتی به کار گرفته شوند، به نظاره می نشینند. اما تنها امید زنان، کودکان و مردان کم توان برای سیر کردن شکمشان، به سطل های زباله گره خورده است.

کودکان کار که به خاطر کم سنی و ضعیف بودن در برابر تهدیدات باندهای مافیائی و تبهکار بدون مقاومت تسلیم می گردند و مورد سؤاستفاده های گوناگون قرار می گیرند، حالا شهرداری ها در صدد هستند به جای باندهای سؤاستفاده گر، بهره گیری از کار بی نهایت ارزان کودکان کار را نصیب خود کرده و این لقمه چرب را در کام خود بگذارند. شهرداری ها که کارنامه اعمال ضد انسانی علیه کودکان کار و خیابان دارند و مانند مجرمان و جانیان آنها را مورد اذیت و آزار و تعقیب و بازداشت قرار داده و بی شرمانه به جرم آدامس فروشی، آبنبات فروشی، شیشه ماشین شوئی و غیره موی سرشان را تراشیده یا مانند جانیان خطرناک به دام فاتحان افتاده به صفشان می کنند و در حالی که به اجبار سر خود را پایین انداخته تا مأموران پیروز میدان جنگ با آبنبات فروشان عکس عبرت آموز برای دیگر کودکان گرسنه بگیرند، حالا به صرافت بهره گیری از نیروی کار فوق العاده ارزان آنان افتاده اند که سود آن نسبت به پول بسیار ناچیزی که در ازایش به کودکان فقر زده می پردازند، برایشان حکم یک درآمد باد آورده را دارد.

مدتی است که شهرداری ها و پیمانکارانشان کودکان کار و خیابان که برای سیر کردن شکم خود و یاری رساندن به دیگر اعضاء خانواده هایشان زباله گردی می کنند را به شیوه رسمی و قانونی با صدور کارت مجاز به زباله گردی برای شهرداری، به انقیاد خود در آورده و با بکارگیریشان به صورت نامحدود و شبانه روزی در جمع آوری و تفکیک زباله ها در ازای اندک مبلغی، برای خود سود اندوزی می کنند.

دولت که به عنوان در اختیار دارنده ثروت و امکانات عمومی وظیفه تأمین مسکن، معاش و کلیه ملزومات زندگی برای تمام افراد جامعه است و بویژه مسؤل بی چون و چرای تأمین نیازمندیهای مادی و معنوی کودکان، امکان تحصیل، فضای شادی و تفریح برای همه کودکان فارغ از جنسیت، رنگ پوست، مذهب و وضعیت مالی والدین است، نه تنها از انجام این وظایف نسبت به اکثریت مردم که کارگر، معلم، مزدبگیر کم درآمد و بیکار و فرزندان آنها هستند، شانه خالی کرده است، شهرداری و پیمانکارانشان هر بهانه ای وارد دنیای فقر تحمیل کرده بر اکثریت مردم شده و برای سود اندوزی به جان کودکان خانواده های فقر زده افتاده اند.

ایسکرا  ۹۲۵

اینرا هم بخوانید

پیام ۴ زندانی سیاسی اعدام شده به مردم – نسان نودینیان

مندرج در ژورنال شماره ۶۳۹ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …