اخبار کارگری

بخش ایران:  نسان نودینیان

بخش بین المللی داوود رفاهی

 

یک هفته از اعتصاب قدرتمند رانندگان کامیون میگذرد. اعتراض این رانندگان به فقر، گرانی، تبعیض و نابرابری، اختلاسها، ناامنی شغلی، ناامنی جاده ها، و بی تامینی است. در این مدت دهها نفر دستگیر شده اند. اما اعتراضات با قدرت به پیش میرود و تا کنون بیش از ٢٣٠ شهر به اعتصاب پیوستنه اند. موجی از همبستگی در حمایت از رانندگان کامیون و اعتراضاتشان به راه افتاده است. یک نمونه آن طوماری اعتراضی به این دستگیری و برای آزادی آنها است. این طومار را امضاء کنیم. به هر شکل که میتوانیم صدای اعتراض آنان باشیم و آنها را وسیع حمایت و پشتیبانی کنیم.

متن طومار اعتراضی:

در هفته آخر ماه می، کامیونداران ایرانی بخاطر دستمزد اندک کرایه، افزایش شدید هزینه حمل‌ونقل، بالابودن کمیسیون بار، قطع یارانه حق بیمه و فساد اداری دست به اعتصاب سراسری زدند. دولت روحانی سیاست دوگانه‌ای پیش گرفت تا بر این اعتصاب غلبه کند. از یک سو همراه با نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به تهدید و سرکوب فعالان این اعتصاب دست زد و از سوی دیگر برای افزایش کرایه وعده‌های دروغین داد.

با عملی نشدن وعده‌های دولت و ادامه روند افزایش شدید هزینه‌ها، کامیونداران مجددا دست به اعتصاب سراسری زدند که اکنون وارد ششمین روز خود شده است.

کامیونداران همچنین خواهان ارائه قطعات یدکی و لاستیک با تخصیص ارز دولتی و حذف عوارض گمرک شده‌اند و نسبت به عدم امنیت جاده‌ها هشدار داده‌اند. عدم امکان خرید لاستیک مناسب با توجه به گرانی قیمت‌ها اکنون به تهدید بزرگی برای ایمنی کامیونداران و جاده‌ها محسوب می‌شود.

برخورد رژیم جمهوری اسلامی با اعتصاب کامیونداران تاکنون تنها سرکوب و دستگیری فعالان در این اعتصاب است. به گفته مقامات انتظامی کشور نزدیک به ٤٠ تن در دو استان فارس و قزوین و شهرستان پاکدشت بازداشت شده‌اند.

ما از همه نهادهای بین‌المللی مرتبط و اتحادیه‌های کارگری از جمله اتحادیه بین‌المللی کارگران حمل‌ونقل، اتحادیه کنفدراسیون تجارت، و اتحادیه بین‌المللی رانندگان آمریکای شمالی درخواست می‌کنیم از اعتصاب کامیونداران ایرانی حمایت کرده و صدای برادران خود را به گوش جهان برسانند.

برای امضای طومار به لینک زیر مراجعه کنید.

https://www.change.org/p/call-for-solidarity-with-iranian-t…

 

دراسیون جهانی کارگران حمل و نقل نیز از اعتصاب کامیون داران و رانندگان حمایت کرد. صدای اعتراض رانندگان کامیون در سطح جهان باشیم.

 

٥ مهر: تجمع اعتراضی کارگران عضو پروژه سپیدار ٢ و ٣ تعاونی مسکن شرکت واحد اتوبوسرانی تهران در مقابل تعاونی

با وجود اینکه٥سال از موعد تحویل خانه های کارگران گذشته هنوز منازل این کارگران به آنها تحویل داده نشده است.

 

تجمع لنج‌داران گناوه و بندرریگی درب استانداری بوشهر در اعتراض به افزایش نرخ سوخت.

 

شنبه٧مهرماه٩٧ رانندگان کامیون در هلند با برپایی یک رژه و به صدا درآوردن بوق‌های خود حمایت‌شان را از اعتصاب کامیونداران در ایران که در بیش از ٢٥٠شهر در ٣١استان کشور جریان دارد و همچنین خواسته‌های آن‌ها اعلام کردند.

 

گرانی لاستیک و شهریه مدرسه

‏راننده خسته و معلم ورشکسته

‏کامیونداران با نصب بنر از بقیه میخواهند که اتحاد خود را در اعتصابات سراسری حفظ کنند.

«گرانی لاستیک و شهریه مدرسه / راننده‌ی خسته و معلم ورشکسته!» راننده و کارگر و معلم! رسیدن به خواسته‌هایمان، در گرو اتحاد و اعتصاب است❗️

 

اعتراضات بخشهای مختلف اجتماعی

 

معلمان بر افزایش حقوق ها به بالای ٦ میلیون، آزادی فوری معلمان زندانی، لغو خصوصی سازی ها، امن کردن مدارس، تحصیل رایگان و بالابردن کیفیت آموزش و… تاکید کرده اند.

بیانیه تحلیلی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

به مناسبت فرا رسیدن سال جدید تحصیلی٩٧-٩٨

امسال در حالی به استقبال مهر و سال جدید آموزشی می رویم و در آستانه بازگشایی مدارس قرار داریم كه بحران های اقتصادی و اجتماعی، عرصه را بر مردم، معلمان و بسیاری از خانواده های دانش آموزان تنگ كرده است. شرایط موجود محصول بی تدبیری و سومدیریت در طی چهل سال گذشته است و تمام دولت های بعد از انقلاب در آن نقش دارند و حدود دو دهه است که معلمان و فعالان صنفی به عنوان وجدان بیدار جامعه نسبت به عواقب فساد رو به گسترش و برنامه های ناکارآمد بخصوص در حوزه آموزش و پرورش به تمام مسئولان از بالا تا پایین هشدار داده اند. در سایه این بی توجهی ها بود که دی ماه ١٣٩٦ شاهد اعتراضات سراسری در اعتراض به فقر در کشور بودیم اما مسئولان به جای پاسخگویی راه سرکوب را پیش گرفتند و با بستن چشم خود بر روی حقایق و با ساختاری شدن فساد اینک شاهد هستیم که افزایش قیمت ها در سایه رشد تورم و بیکاری، دستمزدهای به شدت ناچیز را به اکثریت جامعه و معلمان تحمیل نموده است به طوری که هزینه آموزش از سبد خانوار برخی حذف شده و که این مساله به افزایش كودكان كار و خیابان منجر خواهد شد.

این روزها دوگانگی های مسئولین در ادعا و عمل تمامی ندارد. از خدمات آموزشی رایگان جز نامی نمانده است. تعرض به سفره خانواده ها برای اداره مدارس به هنر مدیریتی در بین مدیران مدارس بدل گشته است و عملا آموزش عمومی در ایران برخلاف ناصل ٣٠ قانون اساسی دیگر رایگان نیست فقط مسئولان از عمومی کردن آن بیم دارند. اما صدا و سیما بصورت مکرر با خبر سازی و تهیه گزارشات موهوم می خواهد چهره دیگری از آموزش ایران نشان دهد در حالی که اصلا به وضعیت معیشتی معلمان نمی پردازد وعده های دروغین مسئولان را بازتاب می دهد و عملا به تریبونی برای مافیای کنکور و آموزش تبدیل شده است. اما از آنجایی که وضعیت معیشتی معلمان جدای از وضعیت سایر اقشار اجتماعی نیست می توان با احتمال بالا پیش بینی نمود که در روزهای پیش رو با توجه به مشکلات آموزشی بخاطر کمبود نیرو و مدیریت ناکارآمد، وضعیت معیشتی و رفاهی معلمان مانند اکثریت جامعه با بحران روبرو خواهد شد و این بحران اصلا در صدا و سیمای کشور که اکثریت معلمان آن را یک رسانه میلی و غیرملی می دانند انعکاس ندارد.

معلمان در قالب های مختلف تا حالا برای تغییر وضعیت خود کوشیده اند اما تاکنون تلاش معلمان برای تغییر وضعیت موجود با سركوب شدید فعالان و تشکل های صنفی توسط نیروهای امنیتی ها مواجه شده و مطالبات به حق صنفی و آموزشی با احكام سنگین قضایی ، زندان ، تبعید و انفصال از خدمت پاسخ داده است. مطالباتی چون ، تامین بهبود و معیشت و منزلت فرهنگیان بازنشسته و شاغل با افزایش حقوق بالای خط فقر، تخصیص بودجه عادلانه به آموزش و پرورش، حق تحصیل رایگان و باكیفیت برای همه، حق آموزش زبان مادری، نفی فاصله طبقاتی در امر آموزش، بازسازی و استانداردسازی فضاهای آموزشی بخصوص در مناطق محروم، بیمه درمانی کارآمد، اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری، استخدام و امنیت شغلی برای معلمان بخش خصوصی، حق التدریسی و مربیان پیش دبستانی و … که خواسته اکثریت جامعه و معلمان است.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران بعنوان بخش متشکل جنبش معلمان ایران، با توجه به وضعیت بحرانی کشور پیش بینی می کند در طی سال تحصیلی جدید آموزش و پرورش با پنج چالش جدی زیر روبرو گردد:

الف. افزایش تعداد دانش آموزان : در سال جدید آموزشی افزایش تعداد دانش آموزان نسبت به سال قبل مشهود است زیرا برای اولین بار پایه دوازدهم نظام آموزشی جدید شکل می گیرد. این افزایش در حالی است که زیرساخت های ضروری آموزشی متناسب با جمعیت دانش آموزی نیست این مساله در کنار چالش دوم موجب خواهد شد که تراکم کلاس ها در برخی مناطق به بالای چهل نفر برسد.

ب. چالش منابع و نیروی انسانی : بخاطر اعمال سیاست های تعدیل نیرو و عدم پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان با توجه به آمار همکارانی که طی سال های گذشته بازنشسته شده اند در سال آموزشی جدید، مدارس با کمبود نیرو مواجه خواهند شد این چالش در کنار چالش ساختاری سومدیریت، پیامدهای منفی در پی دارد. به کار گیری معلمان در زمینه غیرتخصصی، افزایش تراکم کلاس از جمله این پیامدهاست که خود تقویت کننده چالش سوم است.

ج. چالش حقوق و دستمزد فرهنگیان : بحران های فزاینده اقتصادی پیش رو از یک سو، عدم افزایش حقوق فرهنگیان با توجه به نرخ تورم و وضعیت جدید اقتصادی، معیشت و زندگی معلمان را با بحران جدی روبرو خواهد نمود این شرایط اسفناک اقتصادی در حالی بر معلمان تحمیل می گردد که بخاطر افزایش جمعیت دانش آموزی و کمبود نیرو، کار معلمان در سر کلاس به مراتب سخت تر از سال های گذشته خواهد بود. این چالش ها در محیط مدرسه بالارفتن سطح تنش بین معلمان و دانش آموزان را در پی خواهد داشت و ممکن است سطح خشونت در مدرسه را بالا ببرد. از سوی دیگر با پایین آمدن قدرت خرید، معلمان مجبورند به شغل های دوم و سوم روی آورند که این خود موجب پیامدهای منفی در کیفیت آموزشی خواهد بود.

د. چالش خصوصی و کالایی سازی آموزش : دولت های بعد از جنگ بصورت مستمر با دست آویز قرار دادن اصل ٤٤ قانون اساسی کوشیده اند از ایفای نقش در عرصه های اجتماعی مانند بهداشت و آموزش عقب نشینی نمایند و اشکال جدیدی از پولی سازی خدمات اجتماعی را بر مردم تحمیل نمایند. بازگشایی مدارس خصوصی که تحت عنوان غیرانتفاعی در دهه ٦٠ آغاز شد در سال های اخیر افزایش و به اوج خود رسیده است این در حالی است که انواع مدارس پولی دولتی مانند هیئت امنایی، نمونه دولتی و … هر چه بیشتر

موجب پولی و کالایی شدن آموزش عمومی شده است. با توجه به وضعیت اقتصاد آموزش و پرورش و از آنجایی که تیم اقتصادی وزاتخانه از حامیان خصوصی سازی هستند و نشان داده اند که علاقه ای برای تلاش برای افزایش بودجه ندارند به نظر می رسد که بیش از گذشته شاهد اخذ پول از اولیا از سوی مدیران باشیم این مساله با توجه به عدم توانایی فرودستان جامعه در پرداخت شهریه موجب طرد دانش آموزان از مدرسه خواهد شد.

ح. چالش کیفیت آموزشی : با توجه به چالش های فوق به نظر می رسد در سال جدید آموزشی کیفیت آموزش در مدارس پایین بیاید چرا که بروز هر یک از چالش های فوق، موجب پایین آمدن آموزش کیفی خواهد شد. اگر چه در سال های گذشته نیز آموزش کیفی در اولویت مسئولان نبوده و رویکرد کمی و آماری بر کیفیت غلبه داشته است اما چالش های پیش گفته موجب افت چشمگیر کیفیت خواهد شد.

این چالش ها تنها بخش مهم چالش های آموزش و پرورش هستند و تمام چالش ها نیستند. شورای هماهنگی بر این باور است که چالش های بالا قابل حل و مدیریت هستند اگر حاکمیت و مسئولان، آموزش و پرورش را در اولویت اول خود قرار دهند با فساد ساختاری و رو به رشد در حوزه های مختلف بخصوص در نهادهای غیرپاسخگو مقابله گردد و اگر معلمان و دانش آموزان و خانواده هایشان بعنوان اصلی ترین ذی نفعان آموزش عمومی در سیاستگذاری و برنامه ریزی مشارکت فعال و جدی داشته باشند. از همین رو شورای هماهنگی به نمایندگی از بخش عظیمی از فرهنگیان ایران و همسو با منافع واقعی مردم ایران مطالبات خود را به شرح زیر اعلام می دارد:

١-افزایش بودجه آموزش و پرورش : معلمان ایران در زمستان ١٣٩٥ در قالب کمپین بودجه عادلانه، با ارایه ١٤٠ هزار امضا به دولت و مجلس مخالفت خود را در تخصیص بودجه ناعادلانه به آموزش و پرورش اعلام نمودند پیش و پس از آن نیز تشکل ها و فعالان صنفی در جلسات حضوری و در مکاتبات و با ایجاد کمپین های متعدد بصورت مکرر مواضع خود را اعلام نموده اند. اما دولت و مجلس کمترین توجهی به این درخواست ها ننموده اند و حتی سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی روند نزولی به خود گرفته است. از آنجایی که بعد از توافق برجام در سفره معلمان هیچ تغییر مثبتی دیده نشد مسئولان نمی توانند بی توجهی به آموزش و پرورش را با لغو برجام توجیه نمایند. مروری به اخبار روزانه و شنیدن خبر دزدی ها و اختلاس ها و گم شدن میلیونی ارز دولتی نشان از آن دارد که در ایران پول و سرمایه کافی هست اما گویی فقط برای مردم و آموزش کودکان منابع مالی محدود است. چگونه است که دولت از بودجه عمومی می تواند بخشی از اختلاس و غارت اموال عمومی توسط آقازاده ها و اختلاسگران در موسسات مالی را تامین نماید اما برای افزایش حقوق معلمان و کیفیت سیا بخشی به آموزش از کمبود بودجه و منابع سخن می گویند؟ این سیاست یک بام و دو هوا و وعده درمانی از نظر معلمان هیچ وجاهتی ندارد.

ما معتقدیم بودجه بخش های غیرضروری باید متوقف گردد بودجه نهادهای فرهنگی و آموزشی از مسیر آموزش و پرورش و با نظارت معلمان و مردم تقسیم گردد. از نهادهای غیرپاسخگو و رانتی مالیات گرفته شود و بودجه بدون حساب و کتاب این نهادها متوقف گردد در این صورت می توان منابع کافی برای افزایش بودجه آموزش و پرورش تامین نمود.

٢-افزایش حقوق و دستمزد معلمان : وزیر آموزش و پرورش در جلسه با نمایندگان شورای هماهنگی ادعا نمود که میانگین حقوق معلمان دو میلیون و هفتصد و بیست هزار تومان در ماه است اگر چه این ادعا توسط نمایندگان صنفی معلمان به چالش کشیده و رد شد. اما با فرض درستی این ادعا، اگر بخواهیم درآمد معلمان ایران را با سایر کشورها بر حسب دلار با قیمت خوش بینانه ١٢ هزار تومان، محاسبه و مقایسه کنیم، درآمد ماهانه هر معلم در ایران ماهانه حدود ٢٦٧ دلار و در آمد سالانه ٢.٧٢٠ دلار خواهد شد و این عدد در کنار درآمد میانگین سالانه یک معلم آمریکایی با ٥٥ هزار دلار و یک معلم در عربستان با حدود ٤٨ هزار دلار نشان می دهد که وضعیت حقوق معلمان ایران نسبت به منطقه و جهان در چه سطح نازلی قرار دارد. صدا و سیما در حالی به معضل دستمزد معلمان آمریکایی می پردازد که حاضر نیست درآمد یک معلم در آمریکا و در سطح کشورهای منطقه را با یک معلم ایرانی در خوش بینانه و بهترین حالت مقایسه کند.

همه می دانیم که دولت با توجه به بحران اقتصادی ادعا و اعلام کرده است که بسته های حمایتی برای کمک به کارمندان و افراد کم درآمد ارایه خواهد نمود اما بحث بر سر کمیت و کیفیت این حمایت هاست. با توجه به اینکه خط فقر در ایران برای سال ٩٧، پیش از افزایش نرخ دلار و تورم چند ماه اخیر، توسط اقتصاددانان مستقل بیش از ٦ میلیون تومان پیش بینی شده بود با این احتساب حداقل دریافتی معلمان باید به ٦ میلیون تومان در ماه برسد که بتوانند یک زندگی عادی داشته باشند. ما در تیرماه شاهد بودیم که دولت بر خلاف مصوبه مجلس حقوق معلمان را بین ٦ تا ١٠ درصد آن هم بعد از چهار ماه افزایش داد که این مساله چالش و اعتراض معلمان به حکم حقوقی در مرداد ماه را به دنبال داشت. اگر دولت بخواهد با چند فقره بن کالا سر و ته قضیه را به هم آورد و از مسئولیت خود در قبال تامین حقوق مکفی شانه خالی کند بی شک با واکنش جدی معلمان روبرو خواهد شد.

اگر فرض کنیم نرخ تورم تا آخر سال ثابت بماند باید افزایش حقوق در فیش های حقوقی مهرماه تا ٦ میلیون تومان دیده شود و بعد از آن مرحله دوم رتبه بندی بصورت کامل اعمال گردد. هر نوع بازی با اعداد و ارقام مانند بازگرداندن سختی کار در فیش حقوقی مهرماه و جا زدن آن بعنوان افزایش حقوق، از نظر تشکل های صنفی یک فریبکاری و عوامفریبی محض است و واکنش جدی معلمان را در پی خواهد داشت. حذف سختی کار یک کار غیرقانونی بود که باید در فیش حقوقی شهریور ماه اصلاح می شد که متاسفانه اعمال نگردید.

٣-وضعیت معیشت و منزلت فرهنگیان بازنشسته : بازنشستگان بعنوان سرمایه های فرهنگی و اجتماعی جامعه باید در رفاه و سلامت زندگی خود را سپری نمایند اما این قشر دلسوز بخاطر بی تدبیری نمایندگان مجلس و دولت زندگی خود را در مضیقه سپری می کنند. صندوق بازنشسته کشوری در فقدان نظارت مستقل بازنشستگان عملا ناکارآمد است و بیمه درمانی با پوشش مناسب برای بازنشستگان وجود ندارد و قانون مدیریت خدمات کشوری بصورت غیرقانونی سال هاست که فراموش شده و به اجرا نمی گردد. شورای هماهنگی مطالبات این عزیزان را جدای از مطالبات معلمان شاغل نمی داند و امروز بازنشستگان را آینده شاغلین می داند و نسبت به تعرض دولت به سفره بازنشستگان هشدار جدی می دهد.

٤-حق تشکل یابی مستقل : شورای هماهنگی به تمام فعالان صنفی صادق فراخوان می دهد در مناطقی که تشکل صنفی وجود ندارد تشکل های مستقل را ایجاد نمایند و با حضور در شورای هماهنگی به انسجام و فراگیرشدن شورا کمک نمایند و در استان هایی که تشکل صنفی وجود دارد ما فعالان صنفی را به تقویت تشکل های موجود دعوت می کنیم و از تشکل های صنفی عضو شورا می خواهیم زمینه ها و بسترهای مناسب را برای فعالیت نیروهای جوان و داوطلب بخصوص زنان معلم فراهم نمایند. در تشکل یابی مستقل صنفی است که معلمان می توانند مطالب خود در ظرف تشکیلاتی پیگیری و محقق سازند از نظر شورای هماهنگی حق تشکل یابی صنفی مستقل یک حق غیرقابل چشم پوشی است. ما به عملکرد و سیاست های دولت و مجلس در راستای به محاق بردن فعالیت های صنفی و تشکل ها اعتراض داریم. وزارت کشور و کمیسیون ماده ١٠ احزاب باید سریعا برای صدور پروانه فعالیت تشکل ها اقدام نمایند. تشکل های موجود همه دارای مجوز و قانونی هستند و نمی توان به بهانه خلا قانونی در فعالیت این تشکل ها مانعی ایجاد نمود. از همین منظر است که شورای هماهنگی بخاطر جایگاه تشکل های عضو خود مشروعیت می یابد و صدای سراسری معلمان ایران می گردد..

٥- پولی سازی آموزش : دولت روحانی اگر یک برنامه منسجم داشته باشد آن برنامه پولی سازی آموزش در راستای افزایش بنگاههای آموزشی و کالایی سازی خدمات آموزشی است. برنامه ای مخرب و ضدآموزشی که موجب می شود کودکان بخصوص دختران مناطق محروم و خانواد ه های تهیدست از مدرسه طرد گردند. در یک آمار تکان دهنده معاون آموزش متوسطه دوره دوم به خبرگزاری ایلنا گفته است “در سال تحصیلی ٩٧-٩٦ تعداد دانش آموزان دختری که در هیچ پایگاهی ثبت نام نکردند و هیچ جا مشخصاتشان ثبت نشده و اصلا دانش آموز محسوب نمی‌شوند ١٥١ هزار و ٤٦ نفر هستند.” اگر چه مسئولان می خواهند عوامل محیطی و جغرافیایی را علت ترک تحصیل دختران قلمداد نمایند اما حقیقت آن است که نه تنها دولت نمی خواهد وظایف خود را در راستای تامین هزینه های تحصیل کودکان در مناطق محروم انجام دهد بلکه هزینه هایی را به خانواده های محروم و تهیدست با پولی سازی آموزش تحمیل می کند که این سیاست ها موجب طرد کودکان از مدرسه می گردد این طرد خود را در قالب افزایش کودکان کار نشان می دهد و دختران را خانه نشین کرده در بسیاری موارد موجب افزایش ازدواج دختران در سن کودکی می گردد که خود تبعات اجتماعی زیادی در پی دارد.

شورای هماهنگی به این روند رو به رشد پولی سازی قویا اعتراض می کند و فاجعه تعرض به دانش آموزان در مدرسه خصوصی معین تهران را از عوامل غلبه رویکرد پولی سازی آموزش می داند چرا که منطق سود و سرمایه کارفرمایان آموزشی در این مدارس ایجاب می کند به جای به کارگیری معلمان با تجربه و حرفه ای از افراد غیرمتخصص برای صرفه جویی اقتصادی استفاده نمایند. آموزش و پرورش نیز نظارتی بر عملکرد این بنگاههای آموزشی ندارد چرا که اکثریت صاحبان این بنگاهها بخاطر برخورداری از رانت و همسویی ایدئولوژیک با فرادستان موفق به ورود به این عرصه و سوداگری شده اند اما متاسفانه بروز این فجایع باعث بدبینی مردم به جامعه فرهنگیان می گردد در حالی که ریشه مشکل در ساختاری است که موجب بروز این فجایع می گردد.

٦- کیفیت آموزشی : یک آموزش با کیفیت و مترقی بدون مشارکت دانش آموزان و معلمان در فرایند سیاستگذاری، برنامه ریزی و تهیه و اجرای محتوای آموزشی میسر نخواهد شد و برای این امر زیرساخت های ضروری برای یک آموزش کیفی بایستی مهیا گردد. بر چیده شدن مدارس کپری و کانکسی، مقاوم سازی مدارس در بافت های فرسوده، استاندارد سازی و تجهیز مدارس، سرمایه گذاری برای ورزش و شادی کودکان و … از ابعاد موثر در بهبود کیفیت آموزشی است. در کنار این موارد تهیه محتوای آموزشی با توجه به نیاز واقعی کودکان، استفاده از شیوه های آموزشی نوین و مشارکتی، اهمیت دادن به آموزش زبان مادری و … از دیگر عوامل بهبود کیفیت آموزشی است. تنها یک آموزش خلاق و انسان محور می تواند شهروندانی مسئول و پرسشگر تربیت کند. امروز رویکرد کمی و تکنیکی مبتنی بر کنکوری شدن آموزش، جنبه های انسانی آموزش را از میان برده است و زمینه بروز و ظهور مافیای آموزشی را فراهم نموده است. دولت و مجلس بایستی زمینه ها ، منابع و امکانات ضروری برای یک آوزش با کیفیت را فراهم نمایند.

٧- تامین امنیت فعالان صنفی و آزادی معلمان دربند : شورای هماهنگی و تشکل های عضو همواره تاکید نموده اند که حرکتشان بر مدار مطالبه گری صنفی و آموزشی است اما متاسفانه همواره مورد هجمه نیروهای امنیتی قرار گرفته اند. حراست اداره ها به صورت مستمر برای فعالان صنفی پرونده سازی کرده اند و اداره اطلاعات زیر نظر دولت همیشه یک پای ثابت احضار و تهدید و بازداشت فعالان بوده است و در دور جدید اطلاعات سپاه نیز به جمع پرونده سازان علیه معلمان پیوسته است تا جایی که محمود بهشتی لنگرودی، اسماعیل عبدی و محمد حبیبی سه عضو هیات مدیره کانون معلمان استان تهران توسط این نهاد بازداشت شده و هم اکنون در زندان هستند.

نمایندگان شورا در دیدار با وزیر به وی در مورد هجمه نهادهای زیر نظر دولت تذکر و هشدار داده اند اما در اینجا ما به نهادهای امنیتی می گوییم شیوه ای که برای مواجهه با مطالبات معلمان انتخاب کرده اند درست نیست. این مطالبات را نمی توان با ارعاب، اخراج، تبعید، بازداشت و حبس بلندمدت به محاق برد با ضرب و شتم و کشیدن تن زخمی معلمان بر سنگفرش خیابان معلمان از مطالبات خود عقب نشینی نمی کنند. راهکار درست آن است که بجای فرافکنی در مشکلات جامعه و برخورد با فعالان صنفی، از مسئولان امر بخواهند حق معلمان را بدهند و هر روز به سفره این قشر زحمتکش تعرض نکنند.

شورای هماهنگی ضمن اعتراض مجدد به روند سرکوب فعالان و تشکل های صنفی خواهان آزادی بی قید و شرط معلمان زندانی است. ما می خواهیم این روند متوقف گردد و معلمان دربند به آغوش خانواده و به مدرسه بازگردند. ما نسبت به پرونده سازی و احضارهای پیاپی فعالان صنفی در شهرهای مختلف هشدار می دهیم و خواهان برگشت به کار معلمان تبعیدی و اخراجی در سراسر کشور هستیم.

 

معلمان عزیز!

مردم شریف ایران !

مطالبات فوق بارها و بارها در دیدارهای متعدد با مسئولین در سه قوه توسط نمایندگان معلمان و تشکل های صنفی مطرح شده اند. ما در تابستان امسال بارها به دولت از طریق وزارت کشور، وزارت آموزش و پرورش و معاونت حقوقی ریاست جمهوری خواسته های معلمان را منتقل نمودیم همچنین در دیدارهای مکرر با نمایندگان مجلس از کمیسیون های مختلف بخصوص کمیسیون آموزش و هیات رییسه مجلس مطالبات و خواسته های خود را طرح کرده ایم و در برابر بازجویی ها و سوالات مسئولین امنیتی و حراستی بر فلسفه صنفی بودن حرکت خود تاکید نموده ایم و از طریق خانواده معلمان دربند و وکلای پرونده معلمان نسبت به روند قضایی موجود اعتراض کرده ایم بعبارت دیگر تمام ارکان حاکمیتی امروز می دانند که معلمان چه می خواهند و چقدر از وعده درمانی متنفر هستند زین پس ما منتظر عملکرد مسئولان هستیم و با توجه به جهت گیری آنها قدم هایمان را برخواهیم داشت امیداوریم قدم های آنان به سمت گشودن مشکلات در نظام آموزشی باشد و حق اعتراض مدنی را برای معلمان محفوظ می دانیم.

با تمام مشکلات و موانع فوق و با تمام مطالبات انباشته این سالیان، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران بازگشایی مدارس را به دانش آموزان عزیز، والدین گرامی و معلمان وهمکاران فداکار تبریک می گوید و برای سال تحصیلی خوب و با نشاط ابراز امیدواری می کند و در پایان از معلمان کشور تقاضا می کند برای پیگیری مطالبات مواضع شورای هماهنگی و تشکل های عضو را کانال تلگرامی شورا دنبال نمایند و همکاران را به مشارکت فعالانه در برنامه های پیش رو دعوت می نماید. شورا در روزهای پیش رو بعد از جمع بندی نظرات و پیشنهادات معلمان و فعالان صنفی و تشکل های عضو برنامه های خود در مهرماه را اعلام خواهد نمود.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

٣١شهریور ١٣٩٧

٩ مهر ٩٧

 

تظاهرات پرسنل بیمارستان ام خمینی کرج در اعتراض به ١١ ماه حقوق معوقه

سومین روز تجمع اعتراضی کارکنان بیمارستان امام خمینی کرج

از ساعت ٨ صبح روز ٩ مهر ماه بالغ بر ٣٠٠ نفر از کارکنان بیمارستان امام خمینی همراه با برخی از پزشکان بیمارستان در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف بیمارستان و مطالبات مزدی یازده ماهه، ابتدا در مقابل بیمارستان و سپس در خیابان شهید بهشتی (خیابان اصلی روبروی درِ بیمارستان) ن تجمعی کردند و با شعار ننگت باد، ننگت باد راهپیمایی کردند. کارکنان این بیمارستان در روز گذشته نیز در مقابل بیمارستان و بعد از آن مقابل مجلس اسلامی تجمع داشتند. گفتنی است که در این روز تعدادی از خانواده های بیماران که اعضای خانواده شان در آنجا تحت درمان هستند، در حمایت از کارکنان بیمارستان در تجمع شرکت داشتند.

 

بنا بر خبر این بیمارستان به فروش گذاشته شده و در وضعیت بلاتکلیف قرار دارد. برای نمونه گفته میشود به دلیل فقدان تجهیزاتی مثل سرم حداکثر دو الی سه بیمار پذیرفته می‌شوند. کارکنان این بیمارستان نیز تا پایان شهریور ماه قرارداد داشته اند و این قراردادها تمدید نشده است اما آنان همچنان به کار خود در بیمارستان ادامه میدهند. بدین ترتیب این کارکنان علاوه بر یازده ما دستمزده پرداخت نشده، در خطر بیکار شدن از کار نیز قرار دارند. کارکنان بیمارستان امام خمینی در همین رابطه قبلا نیز تجمعاتی اعتراضی داشته اند.

 

بیانیه حمایتی جمعی ازمعلمان سراسر_کشور ازاعتصاب کامیونداران

نابسامانی اقتصادی چنان افسارگسیخته می تازد که همه اقشار لگدمال این تاخت وتاز بی رحمانه گشته و عموم مردم از هرقشروصنفی درگیرگرانی وبالارفتن سرسام آور هزینه های زندگی شده اند.

در این هنگام که کامیونداران شریف، وزحمتکش کشورعزیزمان که از شاخص ترین وموثرترین اصناف بشمارمیروند، و رگ حیات حمل ونقل باروکالاهای موردنیازمردم دردستان آنان قراردارد، پیشگام اعتراض واعتصاب آرام و بدون خشونت شده اند که این رفتارمدنی و متعارف آنان کاملا به حق وقانونی شناخته می شود.

ما معلمان نیز که از وضعیت بدِ معیشتی ناشی از عدم اجرای نظام پرداخت هماهنگ مصوبه مجلس ،وتبعیض آموزشی،عرصه برایمان تنگ شده!! همانند سایر اقشار به جان آمده میهنمان از جمله کارگران حمایت خودرا از این قشرخدوم وزحمتکش تا رسیدن به خواسته های برحقشان اعلام می داریم ودستان پرمهرشان را به نشانه یاری وهمبستگی باآنان می فشاریم. واعلام می کنیم آنها تنها نیستند.

جمعی ازفعالین صنفی وفرهنگیان سراسر ایران

 

کارگران

هفت تپه و تحمیل انتخابات شورای اسلامی کار

چرا نهادهای امنیتی و دولتی به همراه کارفرمای شرکت نیشکر هفت تپه به یکباره بسیج شده اند تا انتخابات شورای اسلامی کار را در هفت تپه برگزار کنند؟

پس از بازگشایی مجدد سندیکا در سال ١٣٨٧ توسط کارگران هفت تپه که با تشخیص و اراده ی خودِ کارگران بود که باید جامعه کارگری تشکل آزاد و مستقل داشته باشد، مجمع عمومی تشکیل و هیئت رئیسه سندیکا با رای گیری انتخاب شد؛ حرکتی که منجر به احیای نیشکر هفت تپه در آن سال‌های ورشکستگی شرکت گردید، هرچند بلافاصه اعضای سربلند سندیکای هفت تپه با شدیدترین سرکوب ها مواجه شدند به زندان رفتند، اخراج شان کردند فقط و فقط به این دلیل که تشکل آزاد (سندیکا) نباشد.

اما مدال زرین تاسیس سندیکا برای همیشه ی تاریخ مبارزات کارگری ایران گردن آویز سندیکای هفت تپه، ماندگار خواهد ماند.

علاوه بر سرکوب اعضای سندیکا، آنروزها نیز نهادهای امنیتی و دولتی با جبر فراوان انتخابات شوراهای اسلامی کار را برگزار کردند و تلاش کردند این شورا را به جامعه کارگری هفت تپه تحمیل کنند ولی هرگز جامعه کارگری هفت تپه، اعضای آن را نمایندگان واقعی خود ندانستند چون هیچ دستاوردی جز تلاش برای شکستن اعتصابات به حق کارگری و خوشنود ساختن کارفرما در کارنامه شورای اسلامی کار در هفت تپه مشاهده نشده است.

امروز ده سال از آخرین انتخابات هفت تپه می‌گذرد نسلی رفته و نسلی جدیدی آمده ست، موج نویی در مبارزات کارگری و مطالبه گری در هفت تپه آغاز شد، نسل جدید احساس کرد نیازمند نمایندگان شجاع کارگری است، نمایندگانی که آزاد و مستقلند و فقط در اندیشه احقاق حقوق ضایع شده ی کارگران هستند.

بنابراین به همت و اراده ی جامعه کارگری بالاخره بعداز ده سال انتخابات حقیقی و آزاد برگزار شد. نمایندگانی آزاد انتخاب شدند که در ابتدا نه کارفرما و نه نهادهای امنیتی تصورش را نمی کردند این نمایندگان چنین با صلابت و استوار عمل کنند که اگر حق کارگر داده نشود فراخوان اعتصاب سراسری صادر کنند و خود پرچمدار اعتراض باشند و اعتصاب را ١٥ روز ادامه دهند و برای اولین بار کاری کردند که مسئولین دولت را وادار کردند برای حل مشکلات چهار جلسه شورای تأمین در سطح شهرستان و استان برگزار کنند.

چراکه مسئولین مشاهده کردند اینبار کارگران هفت تپه نمایندگانی دارند که به حداقل ها راضی نمی شوند و آنقدر واژه نماینده آزاد به آنها جسارت و اعتماد بنفس داده است که به نشانه ی اعتراض جلسه ی شورای تأمین استان را در حضور استاندار و تمامی مدیران استان ترک می کنند و تاحداکثرِ مطالبات کارگران هفت تپه مصوب نشود هیچ توافقی را به امضا نمی رسانند.

از دل همین انتخابات آزاد و نمایندگان آزاد کارگری بود که در اعتصاب ١٥ روزه ی مرداد ماه، به شعار و مطالبه ی بزرگ «شوراهای مستقل کارگری و مردمی» رسیدیم؛ مطالبه ای که تن خیلی ها را لرزاند و از پس آن بود که نهادهای امنیتی و دولتی و همچنین کارفرما برای سرکوب و مقابله با چنین نمایندگانی دست در دست هم گذاشته وبا موازی کاری انتخابات شورای اسلامی کار ( یادگار نحس دولت اصلاحات) را به جامعه کارگری تحمیل کنند.

این اتفاقات باعث شد تا پرسش هایی اساسی در ذهن من به عنوان نماینده کارگری که البته هر روز از ذهن کل جامعه ایران میگذره تداعی شود و مصرانه خواستار شنیدن پاسخ شان هستم :

١_ چگونه است که مدیران امنیتی و دولتی و کارفرما، که هیچ کدام کارگر نیستند برای جامعه ی کارگری هفت تپه تعین تکلیف میکنند؟

٢ _ مگر شعار اصلی این نظام استقلال و آزادی نیست؟ پس چرا ما نه استقلال داریم نه آزادی؟ چرا اینهمه از استقلال و آزادی مردم هراس و وحشت دارید؟ اگر مردم استقلال و آزادی داشته باشند قدرت چه کسانی در معرض خطر خواهد افتاد که حتی در یک جامعه کوچک کارگری اجازه تشکیل تشکل مستقل و آزاد داده نمی شود؟

٣ _ اگر واقعا شعار شما استقلال و آزادی ست پس باید در هر کوی و برزن، شهر و روستا آزادانه « شوراهای مستقل کارگری و مردمی» و یا هر نهاد مدنی مستقل و آزاد تشکیل شود آیا شعارهایتان دروغ بود؟

٤_ چرا جامعه ی کارگری ایران نباید سهمی از قدرت داشته باشد؟

٥_ چرا از آگاه شدن و اتحاد مردم برای احقاق حقوق خود میترسید؟

منتظر پاسخ هستیم…

اسماعیل بخشی

نماینده و فعال سندیکایی نیشکر هفت تپه

٦ مهر ٩٧

 

اسماعیل بخشی

دوست عزیزی مطلبی از یک روزنامه نگار نا آشنا (علیرضا بهداد) چاپ شده در مجله ای نا آشنا (اقتصاد نامه) برای بنده فرستادند که این فرد در یک تحلیل آبکی درباره ی اعتراضات مردمی در دی ماه ٩٦ افاضه نمودند و در آخر در برابر این شعار مردم که «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» برای نشاندن لبخند رضایت بر روی لبان اربابان فرمودند «اصلاح طلب، اصولگرا خیالتون راحت تموم نیست ماجرا»

در مقابل فرمایشات ارباب شاد کن این روزنامه نگار و ایضاً انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران که قطعا بی‌خبر از رفیق شان نیستند دو مورد ذکر میکنم و در پایان کلام از این اساتید بی سواد در خواستی خواهم داشت

یکم : تأسف میخورم که آزادی در همه جا در غل و زنجیر است انجمن صنفی روزنامه نگاران و حتی این روزنامه نگار مبتدی نیز آزاد نیستند ای کاش در فضایی آزاد بر علیه مردم کف خیابان دی ماه تا کنون، قلم می‌راندند وقتی روزنامه نگاری نقدش را با نام بردن از دو حزب منفعل حاکم به پایان می‌برد یعنی آزاد نیست یعنی برده وار می‌نویسد یعنی اربابی دارد و باید او را راضی کند تا نانی بکف آرد و تأسف میخورم از اینکه مردم سرزمینم اثر قلم چه بی سوادانی را می خوانند آقای بهداد و انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران، برای تان آرزوی آزادی و رهایی میکنم.

دوم :اینجانب بعنوان نه نماینده کارگری بلکه بعنوان یکی از ملیونها کارگر رنجبر ایرانی معترض با شما سخن می‌گویم و می گویمتان راست می‌گویید ما شعار ندادیم «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» چرا چون مدتهاست ماجرای این دو حزب منفعل برای ما تمام شده است و از این شعار هم گذشته ایم و به شعار و عملِ «شوراهای مستقل کارگری و مردمی» رسیده ایم حالا مشاهده فرمودین چقدر در خواب تشریف دارید

در آخر اینجانب اسماعیل بخشی نماینده کارگری و فعال سندیکایی هفت تپه، علیرضا بهداد و انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران را به یک مناظره آزاد دعوت میکنم شما همه، من تک

اسماعیل بخشی

دوم مهرماه ١٣٩٧

 

رحمان گلچهره : اعتراضات و اعتصابات سراسری ، راهکار ما کارگران و همه مردم ،

علیه فقر و خطر فلاکت !

 

« دلار »بالا رفت!

این مزد و ارزش زندگی من کارگر،و من نیروی  کارمزدی ست که دائم در حال سقوط است.

من کارگر، اقتصاددان نیستم، همه مردم هم نیستند، قرار هم نیست همه اقتصاد خوانده باشند تا بفهمند  این وسط چه فاجعه ای بر زندگی شان آوار شده است.

کارگران،نیروی کارمزدی و همه مردم ،پول و ریال و دلار و…،را با نان و معاش خود ، با اجاره مسکن و ایاب و ذهاب ،  با هزینه های درمان و تحصیل و…..،میفهمند ،

با همه هزینه ها و بهای واقعی هر چیز مرتبط با زندگی و زیست شان ترجمه میکنند که چه بر سر اقتصاد خودشان آمده و اقتصاد یعنی چی!

و هم امروز، در چنین شرایط از بحران لجن اقتصادی که به سر و قامت جامعه پاشیده اید و سقوط ویرانگر ارزش ریال،

و به واقعیت، کاهش ارزش مزد فقر و قدرت خرید و تأمین معاش ما چند ده میلیون خانوار کارگری و همه فرودستان،  در کنار یک قانون کار تحمیل شده بربریت مزدی،

در کنار تعرض مدام بیشرمانه آشکار و نهان ، «قانون مند» و «قانون زور» دولت و تمام نهادهای جیب برتان و همه بخش های ذینفع سرمایه،

در شرایطی که بیشترین تبعات ویرانگر و بار مصائب این بحران موجود را بر گرده ما کارگران، همه نیروی کارمزدی(شاغل و بازنشسته و بیکار) و مردم فرودست نشانده اید،

اینک با وقاحت و بی شرمی،  شما «حضرات» متولی و مسبب این وضعیت ، میگوئید:

«مردم خودشان ما را انتخاب (دولت و مجلس و….) کرده اند،پس باید این وضعیت را تحمل کنند ».

 

این یک شیادی نفرت آور ، و وقیحانه ترین خاک پاشیدن بر چشم مردم است،

شما متولیان و مدافعان این نظم بربریت سرمایه ، انتخاب آزادانه کارگران،فرودستان کارمزدی و این مردم نیستید، هیچوقت نبوده اید،

چهل سال پیش که ما کارگران و همه مردم برای تغییر و بهبود زندگی و زیست خود دست به انقلاب بردیم، آمدید گفتید: «اقتصاد مال خر است»!

آمده بودید قدرت سرمایه را ،از شر تغییر و قدرت شوراها و دخالتگری ما کارگران ومردم .، نجات دهید و نظم پا در هوای قدرت سرمایه را از نو اعاده کنید و سازمان دهید.

باید «چوبی که لای چرخ مناسبات سیاسی/اقتصادی سرمایه قرار گرفته بود را بیرون میکشیدید» و حاکمیت سرمایه را ،  در قالبی مناسب و در شرایط دیگری  اعاده میکردید،

باید خواست ها و مطالبات بجلو آمده ما کارگران، فرودستان و همه مردمی را که بر متن یک اراده بزرگ اجتماعی قد علم کرده بود را بنام «انقلاب اسلامی» عقب میزدید و منکوب میکردید،.

آمدید سراغ قدرت ما کارگران و گفتید: « شورا ،بی شورا، و تمام شوراهای مستقل کارگران و مردم فرودست ، شوراهای بر متن اراده جمعی را ،به زور قشون و… زدید،

و « نهادهای دست ساز حکومتی » تان را در برابر منافع ما توده کارگران و مردم بر پا داشتید،

دوره «جنگ مقدس» هشت ساله «نعمتی» بود، برای سازمان دادن این «نظم مقدس» موجود سرمایه،

و ایجاد بستری از شرایط که نه تنها امکان به عقب راندن مطالبات و خواست بجلو آمده ما کارگران و مردم به میدان آمده را فراهم نمود، که سرمایه با تمام نهادها و ارکان سازمان یافته خود ،توانست بخش وسیعی از دستآوردهای چند دهه جنبش مبارزاتی طبقه کارگر را ، به  نفع سود سرمایه باز پس گیرد.

در بستر سرکوب و قوانین بربریت ،ضد کارگری ترین قانون کار را بعنوان سند بردگی ما کارگران رسمیت دادید و مانند شمشیری بر سر زندگی ما گرفتید،

برای اینکه بتوانید یقه همه کارمزدی ،بازنشسته و شاغل(معلم،پرستار و…. دانشجو، و  حتی یک روزنامه نگار و فعال سیاسی و مدنی  را هم بگیرید و ….، اول از همه باید ارزش و منزلت ما کارگران را بعنوان پایه و اساس اقتصاد سرمایه منکوب کرده و به عقب میراندید،

قانون کار، بعنوان سند بردگی کارگران  و برای منکوب کردن همه جامعه ، بر سر بیرق زده شد،

تاریخ چهل ساله نظم موجود سرمایه در اینجا، با سرکوب  جنبش اعتراضی توده کارگران و مردم فرودست ،با سرکوب آزادیخواهی بجلو آمد و سراسر موجودیت اش را با تعرض به حقوق و مطالبات انسانی ،با غارت ثروت جامعه دوام داده است،

تحمیل مزد فقر ،کاهش مداوم سبد زندگی و سفره ما کارگران و مردم فرودست ،همواره کوتاهترین و نزدیکترین مسیر دولت های غارت و همه ارکان مرتبط و متولیان این نظم در تداوم بقاء شان بوده است.

هم اکنون ،ارزش مزد و حقوق کارگران،نیروی کارمزدی  و مردم فرودست ، افسار گسیخته در حال سقوط است و خطر فلاکت،  هست و نیست توده های وسیع مردم کارگر و کم درآمد را تهدید میکند.

اینکه چرا و چگونه به لحاظ اقتصاد سیاسی، جنگ سرمایه ها و هزار و یک بی لیاقتی و دوز و کلک ….،چنین بحرانی از سر  و کول همه زندگی ما مردم بالا میرود، و دولت و نهادهای مرتبط  قدرت سرمایه  بخصوص در این ماجرا و….که مسببان قطعی این وضعیت اند، و بر متن چنین روندی تا کجا از کاهش ارزش ریال و افزایش دلار و…،نهایتا” منتفع خواهند بود یا خیر ، هیچ چیزی از واقعیت و وسعت خانه خرابی معیشت و زندگی ما کارگران و مردم فرودست کم نخواهد کرد.

وقتی قرار است، نان و تأمین معیشت و بقاء و زیست مان را به  ازاء بردگی مزدی و چندر غاز حقوق و مزد فقر، با ریال مدام در حال سقوط معاوضه کنیم،

خارج شدن نیازهای ابتدائی بقا و زیست انسانی امروز،از سهم مان در چگونه زنده ماندن و زیستن ، گسترش فقر نان و معاش، حذف درمان و تحصیل.، بیکاری،بی مسکنی و گرسنگی، تا تن فروشی  و سقوط همه ارزش ها و حقوق انسانی، با کوهی از مشقات بردگی بر دوش میلیونها  خانوار کارگری و مردم فرودست،  ارمغان این روند اوضاع و دوام  این نظم سرمایه  خواهد بود….

قرار نیست تبعات بحران و لجن اقتصادی  حاصل از چهل سال مناسبات  عقب مانده ،قوانین ضد کارگری و همه سیاست ها و اقدمات حفظ این بربریت سرمایه را، با همه بی لیاقتی ها، اختلاس ها، سرقت منابع و ذخائر این جامعه و  بیمه ها و صندوق های بازنشستگی، تا  بریز و بپاش ها و لفت و لیس های افسانه ای اینجا و آنجا، و  هزینه های همه سرکوب ها و زندان و خدم و حشم تان……، را توده کارگران و مردم تحمل کنند، و ادامه چنین روندی، سونامی فقر،فلاکت و ویرانی زندگی و زیست همه ما کارگران و مردمان فرودست ، و همه شرایط زیستی و مدنیت انسان خواهد بود.

نه تنها ادامه چنین وضعیتی قابل قبول و سازش نیست، که :

چهل سال تاریخ جدال ما کارگران  و  مردمان فرودست..،در مقاومت و نپذیرفتن وضعیت موجود ، جدالی که تا همین امروز به شکل گسترده و قطعی تری برای رها شدن از عقب مانده ترین قوانین استثمار گرانه و ستم بر حقوق انسانی .در کف کارخانه ها، در فرایندهای اقتصادی کار و در کف جامعه به صف شده است، به عقب بر نخواهد گشت،

پاسخ هیولای فقر و گرسنگی ، بیکاری و بیماری و…، راهکارهای  بی شرمانه ای  چون« متولی بهداشت»دولت غارتگر، در اوج وقاحت تکیه بر جبر سرنیزه ها نیست،

این نظم حقارت انسانیت، بر کوهی از نفرت و خشم ما توده کارگران و مردمان فرودست  نشسته است،

جنبش اعتراضی بجلو آمده کارگران و نیروی کارمزدی، جنبش گرسنگان و بیکاران و تحقیر شدگان، به چنین فلاکتی تن نخواهند داد،

هم سرنوشتی در نپذیرفتن این وضعیت، در هم تنیدگی و به میدان آمدن اعتراضات و اعتصابات سراسری  گسترده  ما کارگران، نیروی کارمزدی  و  مردمان فرودست، اساس مقاومت  ما  در برابر تحمیل فلاکت و اساس پیشروی جنبش اعتراضی در تغییر و بهبود معیشت و زیست مان خواهد بود.

مهر ماه /٩٧

 

٦ مهر: دیدار جمعی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران با خانواده اسماعیل عبدی در همبستگی با معلمان زندانی

 

گزارش

 

بیانیه حمایتی جمعی ازمعلمان سراسر_کشور ازاعتصاب کامیونداران

نابسامانی اقتصادی چنان افسارگسیخته می تازد که همه اقشار لگدمال این تاخت وتاز بی رحمانه گشته و عموم مردم از هرقشروصنفی درگیرگرانی وبالارفتن سرسام آور هزینه های زندگی شده اند.

در این هنگام که کامیونداران شریف، وزحمتکش کشورعزیزمان که از شاخص ترین وموثرترین اصناف بشمارمیروند، و رگ حیات حمل ونقل باروکالاهای موردنیازمردم دردستان آنان قراردارد، پیشگام اعتراض واعتصاب آرام و بدون خشونت شده اند که این رفتارمدنی و متعارف آنان کاملا به حق وقانونی شناخته می شود.

ما معلمان نیز که از وضعیت بدِ معیشتی ناشی از عدم اجرای نظام پرداخت هماهنگ مصوبه مجلس ،وتبعیض آموزشی،عرصه برایمان تنگ شده!! همانند سایر اقشار به جان آمده میهنمان از جمله کارگران حمایت خودرا از این قشرخدوم وزحمتکش تا رسیدن به خواسته های برحقشان اعلام می داریم ودستان پرمهرشان را به نشانه یاری وهمبستگی باآنان می فشاریم. واعلام می کنیم آنها تنها نیستند.

جمعی_ازفعالین_صنفی_وفرهنگیان_سراسر_ایران

 

بازداشت ٢٢ تن از رانندگان کامیون اعتصاب کننده در استان فارس

معاون اجتماعی نیروی انتظامی استان فارس خبر از بازداشت ٢٢ نفر از کامیونداران اعتصاب کننده این استان داد.

کاووس محمدی معاون اجتماعی نیروی انتظامی استان فارس خبر از بازداشت ٢٢ تن از رانندگان کامیون اعتصابی در استان فارس داد و کامیونداران معترض را مخلان نظم نامید.

شایان ذکر است که اعتصاب سراسری کامیونداران در شهرهای مختلف کشور از روز اول مهرماه در پاسخ به فراخوان قبلی شروع شده و در بیش از ٢٠٠ شهر در استان‌های کشور شکل گرفته است. این اعتصابها همچنان ادامه دارد. اعتراض کامیونداران و رانندگان کامیون به گرانی فوق العاده اقلام و لوازم یدکی و پایین بودن نرخ حمل بار است.

روز چهارشنبه ٤ مهر ماه؛ رانندگان کامیون در شهرهای کرمانشاه، اصفهان، تهران،تبریز،ارومیه، ساوه، استان خوزستان، اردبیل، بابل، کاشان، بوشهر، شهرضا، اندیمشک، اهواز، یزد، ایلام، بروجرد، زنجان، جهرم، کرمان، اسدآباد، رومشگان و……..در اعتصاب بودند.

 

بی آبی؛ تجمع اعتراضی کشاورزان شرق اصفهان

در پی عملی نشدن وعده‌های مسئولین به کشاورزان شرق اصفهان مبنی بر جاری شدن آب زاینده رود در فصل پاییز و نیز حمایت مادی از کشاورزان، در چند روز گذشته در برخی شهرها و روستاهای شرق اصفهان تجمع اعتراضی توسط کشاورزان و تراکتورداران برپا شده است. به گفته کشاورزان خواسته آن ها تامین حق آبه دیرینه این منطقه است که از آن ها سلب شده است.

 

استان قزوین؛ مرگ ١٤ کارگر در اثر حوادث ناشی از کار

مدیرکل پزشکی قانونی استان قزوین گفت که بر اثر حوادث ناشی از کار طی ٥ ماه اول امسال در استان قزوین ١٤ نفر جان خود را از دست دا دند

 

آمار عجیب از تلفات تصادفات رانندگی؛ ٧ هزار نفر در طی ٥ماه

پزشکی قانونی کشور:

٧هزار و ٦٢ نفر طی ٥ ماه سال جاری در حوادث رانندگی جان خود را از دست داده‌اند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ١.٧ درصد بیشتر شده است.

آمار مصدومان حوادث رانندگی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل رشد ٧.٤ درصدی داشته است/ منبع سایت فارس

 

آمار جدید از خط ‌فقر مسکن

فردین یزدانی، نویسنده طرح جامع مسکن:

هم‌اکنون تعداد خانوارهای شهری واقع در زیر خط فقر مسکن از ٣٣ درصد در سال ٩٦ به ٣٥ درصد در سال ٩٧ افزایش یافته است.

خط فقر مسکن به معنای عدم توانایی مالی برای اجاره یک واحد مسکونی برخوردار از حداقل امکانات سکونتی با سرانه مساحت ١٥ مترمربع به ازای هر نفر از اعضای خانوار است.

شاخص توان‌پذیری مسکن از ١٢ سال در سال ٩٢ به ١٣ سال در سال ٩٦ رسیده است.

به این معنا که اگر در سال ٩٢ افراد با پس‌انداز کردن تمام درآمدهای خود به مدت ١٢ سال قادر به خرید یک واحد مسکونی معمولی بودند در سال ٩٦ باید ١٣ سال همه درآمد خود را برای خرید چنین واحدی پس‌انداز می‌کردند که به‌طور قطع این مدت در سال ٩٧ به واسطه جهش قیمت افزایش یافته است.

 

٥ کارگر در چاه فاضلاب کشته و زخمی شدند

در دو حادثه جداگانه، پنج کارگر در اصفهان و کاشان حین انجام کار در چاه فاضلاب کشته و زخمی شدند.

در حادثه اول (٨ مهر ماه) در شهرستان مبارکه اصفهان بخش دیزیچه رخ داد، چهار کارگر حین کار پاکسازی و تعمیر چاه فاضلاب شرکت سیمان سپاهان بر اثر گاز گرفتگی دچار مسمومیت شدند که در نهایت یکی از کارگران جان خود را از دست داد.

٩ مهر، کارگری حین کندن چاه در خیابان آیت‌الله سعیدی کاشان بر اثر ریزش چاه فاضلاب مجاور جان خود را از دست داد.

 

خانواده‌های بیماران مبتلا به اس.ام.ای صبح امروز در اعتراض به نبود دارو، مقابل ساختمان وزارت بهداشت تجمع کردند. وزیر بهداشت دیروز گفت چون عمر بیماران کوتاه است دارو وارد نمی‌کنیم!!

 

یک کولبر جوان اهل ارومیە با شلیک مستقیم نیروهای مرزیایران کشتە شد.

”اکرم خلیلی“ با شلیک مستقیم نیروهای مرزی  ایران کشتە شد.

اکرم ٢٧ سالە و اهل روستای ”کوران“ از توابع منطقه  صوما و برادوست ارومیە بودە کە در کوهستانهای مرزی این شهر از سوی نیروهای مرزی ایران بە رگبار بستە شدە و همانجا جانش را از دست دادە است.

طی ماه گذشتە ٢٩ نفر از کولبران در  مرزهای  کردستان  کشتە و زخمی شدەاند.

 

 

بین المللی

بخش بین المللی داوود رفاهی

 

١ــ آمریکا – اعتصاب صد‌ها کارگر زن مک دونالد در اعتراض به ازار جنسی

روزنامه گاردین از ترک محل کار کارگران فست فود مک دوناد در ده شهر آمریکا خبر داد.

طبق این گزارش، این اعتراض به رواج آزار جنسی  در محیط کار بوده است.

تانیا هارل، زن جوانی از اهالی ایالت لوئیزیانا ، یکی از اولین کسانی است که این حرکت اعتراضی را کلید زد و به همراه ٩ تن دیگر علیه «مک دونالد» شکایت کرد.

تانیا تابستان سال گذشته در یکی از شعبه‌های مک دونالد در لوئیزیانا کاری گرفت. تانیا در پایان شیفت کاری، اغلب حاضر می‌شد یکی از مردان همکار را که مسیرشان یکی بود و اتومبیلی نداشت به مقصد برساند. مرد بعد از مدتی در محل کار و وقت خدمات‌دهی به مشتریان شروع کرد به آزار کلامی و بدنی جنسی تانیا.

وقتی تانیا پیش مدیر شعبه رفت و از رفتارهای آزارگر مرد همکار شکایت کرد، مدیر شعبه نه تنها شکایت او را جدی نگرفت، بلکه تانیا را متهم کرد که حتما یک رابطه‌ای بینشان هست و با یک رفتار بچه گانه نباید از این کار شکایت کرد.

چندی بعد، مرد همکار دیگری در دست‌شویی مردانه  قصد تجاوز به او را داشت. این‌بار اصلا دیگر برای شکایت پیش مدیر هم نرفت. چون از همان بار قبلی فهمیده بود که مدیر برای شکایت او اهمیتی قایل نیست.

تانیا به سراغ شبکه‌های اجتماعی رفت. با نام مستعار از تجربه‌ی دردناک خود نوشت تا ببیند آیا زنان دیگری هم تجربه‌ی مشابه از نادیده گرفتن آزار جنسی در مک دونالد دارند یا نه. خیلی زود ده‌ها زن دیگر هم پیدا شدند که آن‌ها هم در شعب مختلف مک دونالد در سراسر آمریکا، تجربه‌های مشابهی داشتند و هرگز مدیریت برای مقابله با آزارگر کاری نکرده بود.

این اتفاق‌ها هم‌زمان با اوج گرفتن جنبش MeToo در آمریکا و به ‌ویژه در هالیوود بود. تانیا می‌گوید با خودم فکر کردم ما هم حقی داریم و این جنبش نباید فقط برای زنان ثروتمند و مشهور باشد. تانیا توانست ١٠ زن دیگر از کارکنان پیشین و فعلی مک دونالد را که تجربه‌ی مشابهی دارند راضی کند که با هم علیه مک دونالد شکایت رسمی کنند.

این معترضان هم‌زمان توانستند صدها کارمند مک دونالد را بسیج کنند تا به نشانه‌ی اعتراض به رواج رفتار آزارگر در این محیط کار و جلب توجه عمومی، محل کار را ترک کنند. در١٨ سپتامبراین کارکنان در شهرهای لس آنجلس، میامی، دورهام، کانزاس، نیواورلئان، سن‌فرانسیسکو، سن‌لوئیز، شیکاگو و میلواکی محل کار خود را ترک کردند تا بگویند ” دیگر بس است، آزار و اذیت جنسی بس است ”

جنبش MeToo  در فضای مجازی در اعتراض به آزارهای جنسی زنان انجام شد. زنان سراسر جهان روایت‌هایی از زمانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند را با هم به اشتراک گذاشتند. این جنبش برای این انجام شد که فشار روانی منفی و مجرم قلمداد شدن را از روی زنانی که مورد تجاوز قرار گرفته بودند؛ بردارد.

 

٢ــ افغانستان – بیش از یک میلیون نفر احتیاج به کمک‌های غذایی دارند

دفتر هماهنگی امور کمک‌های بشردوستانه، سازمان ملل متحد (اوچا) روز پنج شنبه ٢١ سپتامبر اعلام کرد، ١.٤ میلیون انسان در افغانستان نیاز به کمک‌های غذایی دارند.

این نهاد با نشر گزارشی نوشت، ١.٤ میلیون انسان شامل ولایت های بادغیس، بلخ، فاریاب، غور، هلمند، هرات، جوزجان، قندهار، قندز، نیمروز، سمنگان و سرپل افغانستان می شوند که به کمک های غذایی نیاز دارند.

در این گزارش آمده است، در کنار آن در حدود ٢.٢ میلیون نفر در افغانستان از خشکسالی اخیر آسیب دیده اند.

در گزارش آمده است، در ولایت بادغیس در غرب افغانستان ١٢٠ هزار نفر بخاطر خشکسالی آواره شده اند که در کٌل در حوزه غرب افغانستان بیش از ٢٥٠ هزار نفر به دلیل خشکسالی آواره شدهاند.

 

٣ــ قطر – جام جهانی ٢٠٢٢ و کارگران بی‌حقوق

به گزارش خبرگزاری آسوشیتد پرس، یک پیمانکار که در ساخت استادیوم مسقف برای جام جهانی ٢٠٢٢ در قطر فعالیت دارد حقوق کارگرانش را نداده و آنها را در کیلومترها دور از خانه سرگردان رها کرده است. این گزارش را عفو بین‌الملل روز چهارشنبه ٢٦ سپتامبر منتشر کرد.

“مرکوری منا”، یک شرکت مهندسی و لوله‌ کشی ساختمانی، هزاران دلار از حقوق کارگران خارجی خود را پرداخت نکرده است. این کارگران پروژه‌هایی چون استادیوم “لوسیل” را ساخته‌ اند که مسابقات افتتاحیه و اختتامیه بناست در آن برگزار شود.

این شرکت به درخواست آسوشیتدپرس برای اظهارنظر در این زمینه پاسخی نداد. قطر اعلام کرده که مشغول تحقیق روی این موضوع است، با این حال سوءاستفاده از کارگران خارجی در کشورهای ثروتمند و عرب حوزه خلیج فارس مسئله‌ای است قدیمی که هنوز کسی به آن توجهی نشان نمی‌دهد.

یکی از کارگرانی که در این پروژه کار می‌کرد به آسوشیتد پرس گفت: مردم از سراسر دنیا به این استادیوم می‌آیند، می‌خندند، فریاد شادی می‌دهند و در هتل‌های زیبای اینجا اقامت می‌کنند… آیا آن‌ها هیچ توجهی به داستان پشت این ساختار دارند؟ گمان نکنم… کور بودن این روزها بدل به امری معمول شده است.

عفو بین‌الملل عنوان کرد که در گزارش خود ٧٨ کارگر در شرکت “مرکوری منا” را مورد تحقیق قرار داده، با ٤٤ نفر از آن‌ها مصاحبه کرده و مدارک ٣٤ نفر دیگر را نیز بررسی کرده است. از میان این کارگران ٥٨ نفر اهل نپال، ‌١٥ نفر اهل هند و پنج نفر اهل فیلیپین هستند. این کارگران همه از کشورهای آسیایی می‌آیند که هر ساله به‌عنوان نیروی کار ارزان و راننده تاکسی به کشورهای حوزه خلیج فارس می‌روند.

کارگران به عفو بین‌الملل گفته‌ اند که این شرکت به‌طور متوسط به آن‌ها هزار و ٣٧٠ الی دو هزار و ٤٧٠ دلار بدهکار است؛ مبلغی که برای خانواده‌های آن‌ها پول کلانی به حساب می‌آید. عفو بین‌الملل گزارش کرده که یکی از کارگران این شرکت،‌ پس از یک دهه کار، حدود ٢٥ هزار دلار از این شرکت طلبکار است.

از آنجا که کارگران برای خروج از کشور باید از سوی کارفرمایانشان مجوز بگیرند، برخی از آن‌ها بدون پول در کشوری بیگانه سرگردان شده‌اند و نمی‌توانند به کشور خودشان بازگردند.

 

٤ــ یونانهشدار درباره بحران سلامت روانی پناهجویان در جزیره لسبوس

کمیته نجات بین‌المللی روز سه شنبه ٢٥ سپتامبر نسبت به بحران سلامت روانی هزاران پناهجویی که در جزیره لسبوس یونان گیر افتاده اند هشدار داد.

این کمیته می گوید ٣٠ درصد پناهجویان اردوگاه موریا در این جزیره اقدام به خودکشی کرده‌اند و پناهجویان تحت فشار روحی عظیمی هستند.

ارودگاه موریا در جزیره لسبوس یونان که تنها ظرفیت پذیرش ٣٢٠٠ پناهجو را دارد اکنون حدود ٩٠٠٠ پناهجو را در خود جای داده است. افزایش بیش از حد جمعیت این اردوگاه در وضعیتی که امکانات بهداشتی و اقامتی آن بسیار وخیم است باعث افسردگی، احساس بی‌پناهی و افزایش اقدام به خودکشی پناهجویان شده است.

در این ارودگاه برای هر ٧٠ پناهجو فقط یک توالت وجود دارد و پناهجویان باید ساعت‌ها در صف منتظر بمانند تا به مقداری غذا دست پیدا کنند.

بیشتر پناهجویان اردوگاه موریا در چادر زندگی می کنند و نزدیکی فصل سرما باعث افزایش وحشت میان آن ها شده است. دور نگه داشتن پناهجویان از سرزمین اصلی یونان باعث خشم مهاجرانی شده است که در اردوگاه موریا هیچ کاری برای انجام دادن ندارند.

یکی از پناهجویان این اردوگاه می گوید: من دنبال آزادی‌ام هستم. می خواهم بروم و شغلی پیدا کنم زیرا ماندن در اینجا هیچ کمکی به من نمی کند. تعداد ما اینجا خیلی زیاد است و هیچ کاری برای انجام دادن نداریم. فقط می خوابیم و در اطراف می چرخیم.

بسیاری از پناهجویان از نبود امکانان اولیه زندگی در این اردوگاه شکایت دارند و برخی می گویند که اردوگاه موریا جای خطرناکی بویژه برای زنان است. با این حال مهمترین نگرانی آنها نبود چشم اندازی مثبت برای آینده‌شان است. بسیاری از ساکنان این اردوگاه را پناهجویان سوری، افغان و عراقی تشکیل می دهند.

اینرا هم بخوانید

ضرغام اسدی: در مورد حمله پهبادی و موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل