کرونا ، معیشت، مردم معترض

فرزانه بهرامی

ذهنیتی نگران در میان مردم شکل ‌گرفته و آنهم اینست که موضوع شیوع سراسری ویروس کرونا بتواند حربه بعدی جنایتکاران حاکم برای سرکو ب های پنهان و بدنبال آن خاموش نمودن صدای حق خواهی مردم باشد.
دیکتاتورها برای مقابله با دشمن خود یعنی مردم، هوشیاری بالایی دارند. آنها سوار بر قله امواج خیزش آبانماه شدند و با شلیک بسوی معترضان بصورت کاملا مستقیم و آگاهانه امواج توفنده رو به جلو را به عقب راندند. آنها با آنتن های تیز خود روزهای خیزش و بیداری مردم را از قبل بر آورد کرده و خود را برای مقابله با ان مهیا میکنند. اما به همان موازات هوشیاری مردم در رویارویی‌ با سرمایه داران چپاولگر حاکم بالا رفته و تمام بخش های جامعه در یک زنجیر پیوسته تقابل و اعتراض قرار گرفته اند و بدین گونه است که شبکه قهر مردم هر روز بیشتر شکل گرفته و سازمان می یابد. امروز مردم بیش از هر وقت نیاز به جمع بودن و جمعی عمل کردن را میدانند و خوشبختانه سوشیال مدیا نقش حیرت اوری در پاسخگویی به این نیاز را داشته و توانسته است هر چند نفر از مردم را در یک گروه متمرکز کند. اینها گروه هایی به وسعت ایران است و گسترده و در متن آن مردم از دردهایشان میگویند و با هم متحدتر میشوند. از خواستها و از مطالباتشان میگویند و مصمم تر میشوند. و این جنبش سرنگونی مردم است که چنین شکل میگیرد و سازمان پیدا میکند و با گفتمانهای آزادیخواهانه اش هر روز بیشتر به جلو گام برمیدارد.
از مشاهدات خودم در بستر این مدیای اجتماعی و گفتمان های مردمی شروع میکنم. همانطور که اشاره کردم امروز نگرانی درونی مردم بعد از شیوع ویروس کرونا اینست که چه آیتمی دیگری برای سرگرم کردن و خانه نشین کردن مردم در راه است ؟ این نگرانی مردم از بیماری کرونا ویروس و سوءاستفاده از آن برای سر پوشش گذاشتن بر خواستهای معیشتی می تواند هوشیاری آنها را در مواجه با آب راکد حیات بیشتر کند . نظامات آلوده سرمایه داری با ذکاوت مفتخورانه خود همه چیز را زیر ذره بین دارند و میدانند چگونه بر گرده ی مردم سواری بگیرند. بلندگوهای سرمایه داری هم امروزه دارند از واقعیت گرایی دم میزنند و میخواهند بگویند ما هم در میان شما و در کنار شما هستیم. اما ذهن هوشیار مردم می گوید که اینها همه به دلیل همان سواری گرفتن وسود جویی ها و منفعت پرستی هایشان است و نه چیزی بیشتر. از جمله من خودم وقتی در میان مردم هستم به اشخاصی بدون ماسک می گویم چرا ماسک ندارید؟ چرا ماسک خود را نمی زنید؟ می گویند اولا نیست و ما توان خرید ماسک های گران را نداریم . و یا پشت درب مطب نوبت دکتر صدای صحبت دکتر با بیمارش میاید : دکتر می گوید این آزمایش را من سه ماه پیش بعد از تمام شدن داروهایت نوشتم که انجام بدهی نه حالا . بیمار در جواب میگوید: آقای دکتر هزینه های زندگی ام بالاست و بلافاصله نتوانستم بعد از اتمام داروهایم آزمایشگاه خون بروم. خلاصه اینکه بیایید و صدای ناله های مردم را گوش دهید. همه چیز با روندی کند و بیمارگونه جلو می رود . حتی مغازه دار هم دردل میکند و میگوید هفته آینده بیایید جنس ها را می خواهم حراج کنم. میپرسم، چرا ؟ میگوید: چون صاحب مغازه اجاره مغازه را دو برابر نموده و توان پرداخت این اجاره سنگین را ندارم مگر چقدر در می آورم.
عزیزانم! اینها داستان نیست اینها شواهد است و اوج استیصال و درماندگی و ورشکستگی اقتصادی حاکم را به نمایش میگذارد. اقتصادی که اساسش بر دزدی و چپاول و بیرحمی است و به هیچ کدام ما چه خرد و چه کلان رحم نمیکند. حال بحران کرونا به موضوع اول گفتمان های مردمی تبدیل شده است. و بحث بر سر ماندن و نماندن است.
کثریت قریب به اتفاق جامعه چه صنف نظام پزشکی، چه توده های مردمی در مواجهه با دفع ویروس کرونا اذعان دارند که سیستم ایمنی قوی یعنی داشتن بنیه قوی یک فاکتور تعیین کننده برای مقابله با هیولای کرونا است. با داشتن بنیه سالم اگر جهش ناگهانی ویروس کرونا بتواند ده نفر را نابود و به مرگ بکشاند، اما نمی تواند صدها نفر و یا هزاران مبتلا آلوده به ویروس را یکباره به ورطه نابودی بکشاند. اینجاست که برمیگردیم به قدرت خرید مردم و توان اقتصادی خانوارها. واقعا چند درصد مردم حقوقی استاندارد متناسب با سطح هزینه های زندگی دریافت میکنند که بتوانند ایمنی و سلامت فرزندان خود را بالا ببرند ؟ در جامعه ای که فقر بیداد میکند. مردم از هیچگونه تامینی برخوردار نیستند و وقتی هم با مصائبی چون سیل، زلزله و یا فاجعه ای چون کرونا روبرو میشود معلوم است که چرا اینهمه انسان قربانی میشوند. انهم حکومتی که هیچ اقدامی برای نجات مردم نکرده و مردم را این چنین در کام مرگ رها کرده است. ضمن اینکه سودش را هم میبرد چرا که شاید خود را از تشعشعات خیزش آبان و دیماه و آنچه بعد از آن گذشت رها کند. نکته مهم در متن چنین اوضاعی مطالبه گری مردم است. مردم ایستاده اند و میگویند مرگ یکبار و شیون یکبار. و در متن همین اوضاعی که شاهد مرگ عزیزان خود هستند، حکومت را به چالش میکشند.، حرفهایشان را مورد سخره قرار داده و صدای اعتراضشان را بلند میکند. اولتیماتوم به اعتصاب میدهد. از این میگویند که کرونا را هم خواهد گذشت و دوباره با مطالباتشان به میدان خواهند آمد و با کیفرخواست علیه جنایات حکومت و این آخرینش فاجعه کرونا ایستاده و حق و حقوقشان را طلب میکنند. مردم در همان آبانماه با شعار جمهوری اسلامی نابود باید گردد حرف اول و آخر خود را زدند. در این شرایط ویروس کرونا قبرکن رژیم اسلامی است.*
مطلبی از یک خواننده عزیز کارگر کمونیست

کارگر کمونیست ٦١٣