حدود یک ساعت پیش با خبر شدیم که با کمال تاسف نیما ابراهیم زاده فرزند بهنام ابراهیم زاده امروز 29 مهر در بیمارستانی در تهران درگذشت. نیما تنها 19 سال داشت و از 9 سال پیش یعنی از سال 89 با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد. این خبر برای همه ما که نیما را از دور میشناختیم و طی این سالها مدام برای بهبود او دقیقه شماری میکردیم، بی نهایت شوکه آور و تکان دهنده است. براستی از وقتی که این خبر را شنیده ام قلبم فشرده شده است و نمیدانم چه بگویم. به بهنام عزیز و زبیده مادر نیما از صمیم قلب تسلیت میگویم. ما را در غم خود شریک بدانید. بدون اغراق هیچ چیز سخت تر از مرگ فرزند نیست. هیچ کلامی قادر به بیان این زخم و این درد نمی باشد.
جمهوری جنایتکار اسلامی اجازه نداد که نیمای خردسال طی این سالهای سخت بیماری پدرش را در کنار خود داشته باشد و قدری التیام یابد. برعکس فشار و استرس دستگیری و زندان پدر نیز به یکی از مشغله ها و مشکلات نیمای جوان تبدیل شده بود. بهنام طی این مدت هشت سال در زندان بود و گناهش این بود که از حقوق کودکان و کارگران و مردم محروم دفاع میکرد و میکند. نیمای کوچک و مادرش طی این سالها بین بیمارستان و زندان در رفت آمد بودند. بهنام ابراهیم زاده بخاطر اینکه حکم شش سال دیگر زندان را بالای سر خود دارد حتی نتوانست در این آخرین لحظات نیز بالای سر فرزند دلبندش باشد. و این نیز قطعا به یکی از دردها و زخمهای همیشگی زندگی او تبدیل خواهد شد.
جان باختن نیمای جوان براستی یک تراژدی دردناک است. نیما را امروز بسیاری از مردم میشناسند و همه امیدوار بودیم که اقدامات درمانی بتواند نتیجه بخش باشد و نیما کاملا بهبود یابد. اما متاسفانه این آرزو متحقق نشد و نیما امروز در سن 19 سالگی بدون اینکه پدرش در کنارش باشد ما را تنها گذاشت. یادش همیشه زنده است.
کاظم نیکخواه